در این نوشته به کتاب هوش هیجانی اثری از دنیل گُلمن خواهم پرداخت. احتمالا شما هم روزهای آغازین مدرسه یادتان میآید. وقتی در کنار سایرِ تستهای سنجش سلامتیِ پیش از دبستان، یک آزمون هوش (IQ) هم از ما میگرفتند. ذهنیت قالبِ هم، این بود که برچسب باهوش یا غیرباهوش روی هر کس بخورد، دیگر قابل تغییر نیست. یعنی یا اساسا یک فرد باهوش به دنیا آمده یا نه. بعد از آن هم هیچ کاری نمیشود برای این افزایش هوش کرد.
بنظر من دنیل گلمن، شروعِ این کتاب دو تاکید بسیارِ خوب داشت. یکی اینکه، همانطور که همه در زندگی دیدهایم، صرفِ توانایی افراد در برخورداری از توانایی حلِ سریع مسائل ریاضی (به نمایندگی از IQ) لزوما ربطی به حال خوب آن فرد و موفقیتش در زندگی ندارد. گلمن به درستی این همه تاکید بیجا بر IQ را زیر سوال میبرد.
تاکید دیگر گلمن اهمیت بسیار زیاد هیجانهای افراد در موفقیت و رضایتشان از زندگی و قابلارتقابودن این گونه از هوش در انسان است. این نوع از هوش (همان هوش هیجانی یا EQ) میتواند افزایش یابد و همانند IQ یک ویژگی لایتغیر در نهادِ انسان نیست.
گلمن در کتابش، مولفههای هوش هیجانی را برمیشمرد و به توضیح هر یک از آنها میپردازد. او فارغ التحصیل هاروارد است و یک آدم آکادمیکِ حرفهای است. از این جهت در این کتاب با ارجاعات متعدد به تحقیقات علمی معتبری روبرو هستیم.
اگر به دنبال افزایش آگاهی خودتان در مورد مولفههای هیجانی ما انسانها هستید، خواندن یکی از معتبرترین کتابهای این حوزه را از دست ندهید. فکر میکنم با آگاهی از این مولفهها و مدنظر قراردادن آنها میتوانیم به بهبود کیفیت زندگی خودمان و دیگران کمک کنیم.
همانند سایر کتابها، خلاصه این کتاب نیز به مرور بر روی سایت قرار داده خواهد شد. این خلاصهها از منوی اصلی قابل دسترس هستند.
پدر پولدار (۱): افتخار کردن به هر چیزی که برای بدست آوردنش زحمتی نکشیده ایم، نوعی حماقت است.