پیش نوشت
فکر کنم هرچه بیشتر از آغاز سال بگذرد، بیشتر به این موضوع پی خواهیم برد که “تقویم نمیتواند برای ما حالِ خوبی درست کند، این ما هستیم که میتوانیم برای خودمان و دیگران عید بسازیم.”
خلق روزهای بهتر برای خودمان، یکباره اتفاق نخواهد افتاد. این عادتهای ماست که میتواند زندگی ما را متحول کند. عادت هم در دل خودش، تکرار و پیوستگی را دارد.
در این نوشته و نوشته های بعد به عاداتی می پردازم که فکر میکنم میتواند در جهتِ افزایش کیفیت زندگی مان به ما کمک کند. صرفِ بیانشان به این معنی نیست که خودم عاملِ همیشگی به آنها هستم، ولی قطعا تجربیات خوبی از آنها داشته ام و امیدوارم برای خوانندگان اینجا هم چیز بدردبخوری داشته باشد.
نوشت
۱- دفتری برای فکر کردن داشته باشیم
سالهاست برای فکر کردن دفتری دارم که همیشه همراهِ من است. از آن برای تصمیمگیری استفاده میکنم. برای خالی کردن ذهنم هم خیلی بدردم میخورد. وقتی ذهنم شلوغ است و نمیدانم چه کار باید بکنم، هر آنچه توی ذهنم هست را درون آن مینویسم و انگار بارِ بزرگی از روی دوش و ذهنم برداشته میشود. وقتی میدانم همه مسائلی که نگرانشان هستم، همینهاست که روی کاغذ نوشتهام، آرام میشوم. آنوقت تک به تک به سراغشان خواهم رفت.
برنامهریزیهایم را هم در این دفتر انجام میدهم. همانطور که قبلا هم در مورد تصمیمگیری گفتم (اینجا) اینقدر به این فکر کردنِ مکتوب عادت کردهام که نمیتوانم فکر کردن و تصمیمگیری بدون آن را تصور کنم.
فکر میکنم با توجه به ظرفیت محدود ذهنمان، بد نیست اگر این دفتر را امتدادی از ذهنمان درنظر بگیریم.
۲- کتاب بخوانیم
آهسته و پیوسته. همانطور که در عنوان هم گفتم، قرار است این عادات به بهبود کیفیت زندگیمان کمک کند، پس من از یک کارِ لوکسِ بیخاصیت حرف نمیزنم. قبلا مفصل راجع به این عادت نوشتهام:
ده نکته در مورد کتاب خواندن (یا چگونه کتاب بخوانیم و کتابخوان باقی بمانیم؟)
۳- از شبکههای اجتماعی کمتر استفاده کنیم، بیشتر وبلاگ بخوانیم
طراحی این شبکهها به نحوی است که ما ناخواسته معتادشان میشویم. لطفا نگویید که نیستید، همین امروز چندبار تلگرام و اینستاگرامتان را چک کردهاید؟ مطلبی راجع به این موضع قبلا نوشتهام:
تلگرام، اینستاگرام، آب شنگولی!
حالا که قرار است زمانِ بودن در اینترنت را کمتر به این شبکهها اختصاص دهیم، بهتر است به فکر یک عادت جایگزین باشیم: وبلاگخوانی.
آدمها برای نوشتن یک مطلبِ وبلاگ مجبورند فکر کنند، ولی برای انتشار عکسِ غذایشان در اینستاگرام یا فوروارد کردن یک پیام در تلگرام نیازی به این کار! نیست. فکر کنم شما هم ترجیح بدهید وقتِ محدودتان برای چیزی بگذارید که فکر بیشتری پشتش باشد.
اگر شما هم همچنان تک به تک به وبلاگها سر میزنید و با مفهوم “فید” و “فیدخوانی” آشنا نیستید، این مطلب را ببینید (فیدخوانی، فرایند وبلاگخوانی را بسیار تسهیل خواهد کرد):
شاید هم خودتان خواستید وبلاگنویس شوید، باور کنید هیچ کارِ عجیب و غریبی نیست. ظرفِ کمتر از ۵ دقیقه میتوانید وبلاگ خودتان را داشته باشید. قبلا راجع به وبلاگنویسی چیزهایی نوشتهام:
اگر عمری بود در نوشتههای بعدی، بیشتر از عادتهایی برای زندگی بهتر خواهم گفت.
دیدگاه ها
هر ۳ توصیه عالی و مفید است امین جان ممنون برای به اشتراک گذاری – حال اگر این موارد را به کسی بگویی سریع میگه خوب دیگه چی؟ ولی به نظرم همین ۳ مورد را اگر کسی تکرار و ادامه دهد به بقیه جوابهایش نیز می رسد فقط کافیه به این ۳ اصل وفادار باشد
پست
دقیقا همینطور فواد جان. 🙂
خیلی از حرفهای دیگه از همین کتاب خوندن و فکر کردن بدست میاد.