چرا سرسختی کافی نیست؟

چرا سرسختی کافی نیست

درباره اهمیت تلاش کردن و لزوم سرسختی برای خلق زندگی بهتر قبلا چیزهایی نوشته‌ام:

زنده باد سرسختی

بنظرم آدمهایی که تلاش میکنند و اهل عمل هستند، نه یک مرتبه، بلکه صدها مرتبه ارزشمندتر از کسانی هستند که تنها گوشه‌ای نشسته‌اند و در بهترین حالت بلدند خوب حرف بزنند و انتقاد کنند. زنبوران بی‌عسل را دوست نداشته‌ام و ندارم:

زنبور بی عسل نباشیم

اما آیا تنها تلاشِ بیشتر کافی است؟

آیا همینکه عملگرا باشیم، مسیر را به درستی خواهیم پیمود؟

آیا سرسختی کافی است؟

نه، بنظرِم کافی است. اینکه بیشتر تلاش کنیم و مدام در پی افزایش سرسختی باشیم، خیلی خوب است، اما کافی نیست.

در طول مسیر، همواره نیاز خواهیم داشت که بایستیم و مسیری که پیموده‌ایم و راهِ پیش رو را بسنحیم. بنظرم لازم است گاهی اوقات به اهدافمان شک کنیم:

گاهی به اهدافمان شک کنیم!

برای سنجش اهداف و مسیری که در آن هستیم، باید محکی داشته باشیم. فکر میکنم این سنگِ محک، ارزش‌ها و دغدغه‌های ما هستند. البته که طبیعی است به مرور و با توسعه مدل ذهنیِ ما این دغدغه‌ها و ارزش‌ها هم تغییر کنند. نباید از این تغییر ناراحت باشیم. تنها مردگان هستند که امیدی به تغییرشان نیست.

اگر جوششی از درونِ ما برای تعیین این محک‌ها نباشد و ما خودمان به فکر پیدا کردن مسیری مختص حودمان نباشیم، در بهترین حالت به دنبال گزینه‌های خوب خواهیم رفت و آنجاست که خطر “بیچاره شدن با گزینه‌های خوب ما را تهدید می‌کند.”

گزینه های خوب آدم را بیچاره میکند

فارغ از این داستانِ بررسی اهداف در طول مسیر، بنظرم سیستم‌سازی برای کارهای پیش‌رو و نظم دادن به آنها هم از ضروریات است. بدون این نگاهِ ساختارمند و نلاش در جهت نظم دادن به جنبه‎‌های مختلف، انرژی ما به بهترین نحو استفاده نخواهد شد.

طبیعتا قرار نیست این سیستم‌ها، محدودکننده‌ی ما باشند، بلکه قرار است ضامنِ استفاده حداکثری از منابع ما باشند. جایی میخواندم: (نمیدانم گوینده کیست و بجای ثروت هم واژه موفقیت را گذاشتم)

«کوتاه‌تر از آن عمر می‌کنید که فقط با تلاش کردن به موفقیت برسید، شما به استراتژی و عادات بهتر نیاز دارید.»

نه از سرِ تنبلی، بلکه برای استفاده بهینه از منابعمان لازم است که همواره به فکر ساختار دادن به اموراتمان باشیم و بهتر است همیشه حواسمان باشد که سرسختی کافی نیست.


بچه‌های استودیو آن، الهام‌بخشِ اصلی من در نوشتنِ سری کارنکن بودند. این پست از صفحه اینستاگرام استودیو آن، جرقه‌ای شد برای نوشتن این چندخط:

پست مرتبط از صفحه اینستاگرام استودیو آن

کار نکن، قسمت اول: استودیو آن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *