مدتهاست که میخواهم مطلبی در مورد بازار کار مهندسی و وضعیت بیکاری مهندسان بنویسم. فکر میکنم بیکاری فارغ التحصیلان رشتههای مهندسی در این سالها چیزی نیست که کسی متوجه آن نشده باشد. بیکاری مهندسان برق و مکانیک و عمران و غیره امری طبیعی شده و مهندس بیکار کم نداریم.
پیشنویسی هم برای این موضوع تهیه کرده بودم، اما هیچوقت کار به سرانجام نمیرسید. تا اینکه اخیرا ایمیلی دریافت کردم:
“سلام. وقتتون به خیر. راستش من الان با وبلاگتون آشنا شدم. به نظرم خیلی جالب اومد. یه سوالی ازتون داشتم
من ۲۶ ساله ام. فارغ التحصیل ارشد مهندسی برق مخابرات میدان از دانشگاه فردوسی. تو دوره کارشناسی با شرط معدل تونستم ارشد قبول شم.
از همان زمان کارشناسی تصمیم به تغییر رشته به پزشکی گرفتم. مشاوره رفتم. تست شخصیت دادم. به من گفتند که اولین رشته ای که با توجه به تست برای من مناسب است همین برقه و من رو از تغییر رشته منصرف کردن.
بعد از تموم شدن ارشد دوباره تصمیم به تغییر رشته گرفتم (برای داروسازی)
البته زبانم هم خوبه و تو یک موسسه آزمون دادم و قراره به امید خدا شروع به تدریس کنم.
به رشته زبان هم خیلی علاقه دارم و بیشتر به خاطر موقعیت شغلی می خوام برم سراغ داروسازی
بعضی ها می گن دکتری برق بخون که اصلا نمی خوام این کار رو بکنم. بعضی می گن دوباره فوق بخون برای زبان بعد دکتری زبان بگیر و استاد دانشگاه شو.
واقعا سر در گمم.
می دونین وقتی آدم یه مدرک بزرگ داره (مثل ارشد برق) حتی اگر خودش هم راضی به کار معمولی (مثل تدریس زبان تو موسسات) بشه بقیه بهش می گن: با ارشد برق زبان درس می دی؟
واقعا سردرگمم. لطفا اگر وقت داشتین جواب من رو بدین.
خیلی ممنون”
گفتم این ایمیل بهترین بهانه برای نگارش این سطور است. در این نوشته هرآنچه در خصوص بازار کار مهندسی و مسائل مربوط به بیکاری مهندسان به ذهنم میرسد مینویسم.
مخاطب این نوشته را همین دوستی درنظر میگیرم که این ایمیل را فرستاده است:
دوست عزیز، فکر میکنم در پیام ارسال شده توسط شما چندین موضوع مهم وجود دارد. در مورد بعضی از این موضوعات، قبلا حرفهایم را در همین وبلاگ گفتهام و بنابراین تا حد امکان به همان مطالب لینک خواهم داد و در مورد سایر موضوعات هم چیزهایی خواهم نوشت. امیدوارم مطالعۀ این سطور ارزش وقتی که برای آنها میگذاری را داشته باشد.
دلیل محدود بودن گزینههای روی میزت در مورد انتخاب شغل
ما در تصمیمگیریهایمان معمولا یک سری پیشفرضها را لحاظ میکنیم. گاهی اینقدر این پیشفرضها را بدیهی میدانیم که بعد از مدتی دیگر برای ما یک فرضیه نیستند، بلکه انگار تبدیل به واقعیتی گریزناپذیر شدهاند.
در مورد اکثر همنسلانِ ما و والدینمان این پیشفرض وجود دارد:
«من باید در دانشگاه به دنبال مسیر شغلیام باشم.»
کمی فکر کنیم، چرا چنین فرضیهای به عنوانی واقعیتی محتوم برای ما درآمده؟
نگاهی به قسمتهای مختلف سری کارنکن بینداز، ببین چطور آدمها با استفاده از امکانات عصر جدید مسیر شغلیِ خودشان را ساختهاند. حتما در انتهای این متن این عزیزان را تکتک نام میبرم و خدمتت معرفی خواهم کرد تا باور کنی چگونه میشود بدونِ تکیه بر دانشگاه به “شغل مناسب“، “درآمدِ خوب” و “رضایت شغلی” رسید.
طبیعتا منظورم رها کردنِ دانشگاه و سابقه مهندسی و پیچیدن نسخۀ یکسان برای همه نیست. اتفاقا همه تلاشم این است که بگویم نسخه یکسان پیچیدن برای آدمهایی که تفاوتهای ذاتی و محیطی فراوان دارند، در هر حالتی غلط است؛ و یک نمونه غلطِ رایج، همین تحویز نسخۀ انتخاب شغل از مسیر تحصیلات دانشگاهی برای همه است.
یک نکته به نظرم جای تامل دارد، وقتی همۀ ما به سبب همان پیشفرضهای خودساخته گزینهها را محدود به مهندس یا پزشک شدن دانستیم، احتمال اینکه اشتباه کرده باشیم خیلی زیاد است. مگر اینکه معجزهای اتفاق افتاده باشد و این همه جوانان نسلِ ما در این قسمت از کره خاکی، علاقه و استعداد همین دو کار را داشته باشند ولاغیر.
حرفهای دیگران در مورد مسیر شغلی ما
گفتهای:
“بعضی ها می گن دکتری برق بخون که اصلا نمی خوام این کار رو بکنم. بعضی می گن دوباره فوق بخون برای زبان بعد دکتری زبان بگیر و استاد دانشگاه شو.
واقعا سر در گمم.
می دونین وقتی آدم یه مدرک بزرگ داره (مثل ارشد برق) حتی اگر خودش هم راضی به کار معمولی (مثل تدریس زبان تو موسسات) بشه بقیه بهش می گن: با ارشد برق زبان درس می دی؟”
در این مورد قبلا دو مطلب نوشتهام. خلاصۀ آن حرفها هم وقعی ننهادن به حرفهای اکثریت اطرافیانت است. وای بر ما اگر مسیر زندگیمان را بخاطر راضی کردن همین بعضیها تغییر بدهیم یا ندهیم. البته قطعا آدمهایی هم هستند که نظرشان برای ما مهم است و باید به این نظرات توجه کنیم.
اگر اجازه بدهی حرفهای گذشتهام را تکرار نمیکنم:
چرا نباید در مورد تصمیمهایمان به دیگران توضیح بدهیم؟
هشت نکته در مورد تعامل با اطرافیان در حین ایجاد تغییر در سبک زندگی
در دام ابزار نیفتیم
از تردید بیین زبان و برق و داروسازی گفتهای.
آیا به این فکر کردهای که اینها فقط ابزارند؟
تحصیلات و مدارک دانشگاهی صرفا ابزارند. نباید در دام ابزارها گرفتار شویم. ابزارها قرار است ما را در رسیدن به اهدافمان کمک کنند. اگر هدفی در کار نباشد، هر ابزاری غیرمرتبط و ناکارامد است.
پیش از سردرگمی بین ابزارها، بهتر است ببینیم “ما چه میخواهیم؟”
در این مورد مطلبی مستقل نوشتهام که پیشنهاد میکنم آن را بخوانی:
چگونه در “دام ابزارها” نیفتیم؟
نگاه به عقب موقع تصمیمگیری
در مورد سخت بودنِ پشتکردن به سابقهات در مهندسیِ برق گفتهای، در مورد نگاه به عقب، موقع تصمیمگیری و این خطای شناختیِ بزرگ، قبلا چیزهایی نوشتهام:
“این مثال معروف را همیشه یادمان باشد که جلوی ما در ماشین یک شیشه بزرگ برای نگاه کردن به روبرو وجود دارد و تنها یک آینه کوچک برای دیدن پشت سر. فریب محدب بودن آینه و ارائه تصویرش از گذشته را نخوریم و برای تصمیماتمان به روبرو نگاه کنیم و نه پشت سر.”
برای مطالعه متن کاملش میتوانی از لینک زیر استفاده کنی:
استدلالی سخیف هنگام تصمیم گیری: “حیف نیست حالا که تا اینجا اومدی ولش کنی؟”
تست شخصیت و انتخاب شغل بر مبنای آن
گفتهای:
“از همان زمان کارشناسی تصمیم به تغییر رشته به پزشکی گرفتم. مشاوره رفتم. تست شخصیت دادم. به من گفتند که اولین رشته ای که با توجه به تست برای من مناسب است همین برقه و من رو از تغییر رشته منصرف کردن.”
نمیدانم در چه تستی شرکت کردهای. در بهترین حالت، که آن تست به درستی گرفته شده باشد و نتایجش قابل اتکا باشد، اگر تنها آن تست، ملاک انتخاب شغل آینده قرار گیرد، بنظرم باز چند نکته را در مورد انتخاب شغل مناسب از قلم انداختهایم.
من در مطلبی مستقل در مورد مدل سهگانهای برای انتخاب شغل حرف زدهام که علاقه به شغل تنها یکی از این سه مورد است. اگر اجازه بدهی آن حرفها را تکرار نمیکنم و پیشنهاد میکنم مطلب مربوطه را بخوانی:
داستان عرضه و تقاضا در بازار کار مهندسی و وضعیت بیکاری مهندسان
چرا شرکتِ کاله نمیتواند ماستهایش را به قیمت دو برابر قیمتی که الان میفروشد، به بازار عرضه کند؟
جواب، خیلی روشن است. چون آنوقت دیگر کسی ماست کاله را نمیخرد و مشتریان کنونیِ کاله به سراغ سایر برندهای صنعت لبنیات خواهند رفت.
یعنی ماست کاله در یک بازارِ عرضه و تقاضا، در قیمتی خاص به تعادل رسیده است. سایر برندها هم ماستشان را با قیمتی در همین حدود عرضه میکنند.
حالا بیا مهارتهای خودمان و ارزشی که برای یک کسب و کار خلق میکنیم را به عنوان محصولمان درنظر بگیریم. ببینیم این داستان عرضه و تقاضا و قیمت تعادلی در مورد بازار کار مهندسی و محصول ما چطور تعریف میشود؟
آیا وقتی عرضه در این بازار بسیار زیاد و تقاضا کم است، میتوانیم محصولمان را گران بفروشیم؟
البته در مواردی که خریدار چندان برایِ پولش دل نمیسوزاند (استخدامهای دولتی)، ممکن است مبلغی بیشتر از این قیمت تعادلی هم به فروشنده پرداخت شود. اما در حالتی که خریدار برای مالش دل میسوزاند (بازار کار بخش خصوصی)، این اتفاق نخواهد افتاد. البته من و شما شاهدیم که بزرگ بودن بازار کار دولتی و غیرواقعی بودنِ قیمتها، چطور رانت و فساد ایجاد کرده است.
بگذریم. گمانم توانسته باشم منظورم را برسانم.
این داستانهایی که در ترمهای اولیه دانشگاه در مورد اهمیت رشتۀ خودمان میزدیم و رشتۀ خودمان را مهمترین نیاز کشور میدانستیم را بهتر است رها کنیم. این داستانها به درد همان گعدههای ترمهای اول دانشگاه و خوابگاه میخورد.
در دنیای واقعی این تفاوت عرضه و تقاضاست که قیمت هر چیزی را تعیین میکند. حتی پزشکی که امروز از اهمیت شغلش در جامعه صحبت میکند و آن را بسیار حیاتی میداند هم دارد از همین تفاوت فاحش عرضه و تقاضا درآدمهای بسیار زیادی کسب میکند. وقتی یکی از نفعبرندگان سیستم، خودش مسئول سیاستگذاری برای سیستم باشد، انحصار را برای همصنفان خودش رقم خواهد زد و نتیجه همینی میشود که میبینیم. البته این داستان و تحلیل سیستمی آن چندان در حوصله این مطلب و سواد من نیست و بهتر است از آن گذر کنم.
خب حالا که همۀ ما مدرک مهندسی داریم (سمت عرضه بسیار زیاد است) و تقاضایی برای خیلی از این مدارک نیست، باید چه کنیم؟
پیشنهادِ من تغییرِ زمین بازی است. زمین بازیمان را عوض کنیم و برویم در جایی فعالیت کنیم که وضعیت عرضه و تقاضا به نحوی باشد که ماحصل داستان رضایت ما را به ارمغان آورد.
در این تغییرِ زمین بازی حواسمان به علاقه، مهارت و نیاز بازار باشد.
علاقه را کشف کنیم، مهارتهایمان را توسعه دهیم و حتما ببینیم که چه نیازی در جامعه وجود دارد؟
همانطور که گفتم، حرفهایم را در این خصوص قبلا به صورت مفصل نوشتهام:
یادمان نرود که برای تغییر زمین بازی نیاز داریم که خودمان را متمایز کنیم. باید مهارت کسب کنیم. باید چیزهایی را در سبدِ مهارتمان داشته باشیم که ما را از دیگران متمایز کند. چطور توقع داریم همان ماست را با همان کیفیت به قیمتی بیشتر بفروشیم؟
پیشنهاد پایانیام در این خصوص هم این است که در این مورد هرکار میکنیم، یک کار را انجام ندهیم: «برای رهایی از بیکاری، ادامه تحصیل ندهیم.»
مطلبی در همین مورد نوشتهام که شاید خواندنش بد نباشد:
ادامه تحصیل بدهم یا نه؟ (۱): دکترا بخوانم؟
خبرهای خوب در مورد بازار کار
اگر چشمت را از این منظرهای که این “پیشفرضِ فقط مهندس یا پزشک شدن” برایمان تصویر کرده، کمی بگردانی، مناظرِ بسیار خوبی خواهی دید.
نیازهای بسیار زیادی در بخشهای مختلف بازارِ کار وجود دارد که به سبب نبودِ نیروهای علاقهمند و بامهارت در سالهای اخیر، افرادی با تواناییهای بسیار کم در آن جولان میدهند.
همان وقتی که ما داشتیم در دانشگاههایمان مقاله تولید میکردیم و کانه ماشین تولید مقاله، سالی دو-سه تا ISI بیرون میدادیم و در اکثر موارد هم نه دردی از جایی دوا میکردیم و نه درآمد قابلقبولی بر آن مسیرمان متصور بودیم. در بخشهای دیگر اقتصادِ کشورمان، آدمهایی بودند که خلقِ ارزش میکردند و درآمد کسب میکردند.
حالا وقت آن شده که ما هم نگاهی به این بخشهای بازار بیندازیم. باور کن سرک کشیدنهای من در چندین حوزه نشان داده که رقابت در آنها بسیار کم است و آدم ارزشآفرینِ خوشفکر بسیار موفق خواهد بود.
اگر عمری باشد در مورد این حوزهها در آینده بیشتر خواهم نوشت.
در ستایش مهندسی و دانشگاه
یعنی هرآنچه در گذشته داشتیم را رها کنیم؟ پس تکلیف آن همه زحمتی که کشیدهایم چه میشود؟ آن همه رنجی که برای پاس کردن دینامیک و مقاومت مصالح و الکترونیک و مغناطیس و مدار منطقی و …کشیدیم چه؟
حتی اگر هیچ استفادۀ مستقیمی از مدرک دانشگاهیمان نکنیم، باز هم این دو فایده را بر دانشگاهی که رفتیم قائل هستم:
۱
آن شیوه فکر کردن و آن بینشی که از سالها بودن در دانشگاه نصیبمان شده به کمکمان خواهد آمد. بنظرم این ذهنِ ساختارمند و فرایندفهم کلی میارزد. این شیوۀ فکر کردن را ما از دانشگاه و از میان درسهای مهندسی آموختهایم.
۲
نکته بسیارخوب دیگر دانشگاه و آن سالهای مهندسی هم دوستانی است که پیدا کردیم، فضای دانشگاه برای ما این فرصت را فراهم کرد تا با آدمهایی شبیه خودمان همکلام شویم. رفاقت کردن را یاد گرفتیم. روابطی ساختیم که گاهی اعتبارِ یک عمرمان هستند. اگر نبود دانشگاه، قطعا چنین روابط ارزشمندی را نداشتیم.
“آنچه باید میبود” در مقابل “آنچه هست”
از نظر ما نباید بازار کار مهندسی اینگونه میبود، باید به صرف درسهایی که پاس کردیم و چیزهایی که یاد گرفتیم، امروز فرصتهای شغلی خوبی برای ما فراهم میبود.
اما چنین نیست.
بیا آنچه باید میبود را رها کنیم و آنچه هست را دریابیم.
در این خصوص پیشنهاد میکنم مطلب زیر را که درباره نقش شانس در موفقیت نوشتهام بخوانی:
در گفتگو با جواد: سهم شانس در به نتیجه رسیدن تلاشهایمان
من همیشه در بحثهای دوستانه بر این واقعیت تاکید میکنم که:
«پیدا کردن مقصر برای وضعیت ناخوشایندِ ما، هیچ تغییری در وضعیت ناخوشایندمان ایجاد نخواهد کرد.»
یک نگاه کلان در مورد مهندسی
خیلی از این شغلهای مربوط به مهندسی، به مددِ نفت وجود دارند و راستش من به شخصه حس خوبی ندارم در صنعتی فعالیت کنم که در یک اقتصاد آزاد، نباید وجود داشته باشد. از طرفی برای زندگی بهتر فرزندم لازم میدانم که ما در اقتصادی آزاد زندگی کنیم و درهای اقتصاد اینگونه بسته نباشد و نبودِ رقابت، این انحصار و ناکارامدی را ایجاد نکند.
بحثش مفصل است، شاید بعدا در پستی جدا در موردش نوشتم، اما علی الحساب پیشنهاد میدهم این مطلب را در این خصوص بخوانی:
چرا نمیخواهم مدرس کنکور و استاد دانشگاه باشم؟
آیا نمونۀ موفقی از مهندسانِ تغییر مسیر داده وجود دارد؟
فراوان. چندتایشان را من در سری کارنکن معرفی کردهام. نمونههای مهندسانی که تغییر مسیر دادهاند و مسیر جدیدشان از دانشگاه نگذشته و از قضا موفق هم هستند.
ارشاد نیکخواه در دانشگاه سهند تبریز مهندسی عمران خوانده:
کار نکن، قسمت سوم: سفر کن، دنیارو ببین، عشق کن؛ سیزدهم و ارشاد نیکخواه
رضا احسانپور، یک مهندس شیمی است که در اصفهان درس خوانده.
کار نکن، قسمت ششم: شعرهای طنز یک مهندس شیمی
مریم رها، مدرک عمرانش را از شریف گرفته.
کار نکن، قسمت هفتم: بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی؛ مریم رها
صالح سخندانِ عزیز، در خواجهنصیر برق خوانده.
کار نکن، قسمت نهم: آقای خطای دید
آقا رضای امیرخانی هم که مهندس مکانیک است، از شریف.
کار نکن، قسمت یازدهم: آقا رضای امیرخانی، نویسنده ای برای تمام فصول
حتما میدانی که عادل فردسی پور هم مدرک صنایعِ شریف را دارد.
کار نکن، قسمت چهاردم: عادل فردوسی پور هم سالهاست “کارنکردن” را “انتخاب کرده”
این هم از نمونههای موفق. پس میشود.
حرف پایانی
دوست عزیز، نمیدانم تا اینجای متن را حوصله کردهای بخوانی یا نه. همانطور که قول دادم هرآنچه در ذهن داشتم را در این مورد نوشتم. امیدوارم فرصت بکنی و به لینکهایی که در متن به آنها اشاره کردم هم سری بزنی. اگر باز هم وقت داشتی، بنظرم بد نیست به مطالب سری کارنکن هم نگاهی بیندازی:
امیدوارم ماحصل تصمیماتی که میگیری و تلاشهایی که میکنی، در نهایت، رضایت را برایت به ارمغان آورد.
در آخر هم از تو دعوت میکنم عمیقاً به جملات زیر فکر کنی و پس از نتیجهگیری مناسب بهترین تجربه برای تو رقم بخوره:
پسنوشت
قبلا هم گفته بودم “بابک یزدی را از دست ندهید.” پیشنهاد میکنم این مطلبِ بابک یزدی عزیز را هم در این خصوص بخوانید:
دیدگاه ها
سلام دوستان من به رشته های مهندسی خیلی علاقه دارم ولی همه میگن برو سمت حوزه آموزش یا درمان ، در صورتی که اصلا علاقه ندارم به پزشکی و پرستاری و معلمی و دبیری . به نظرتون باید چیکار کنم؟؟
سلام منم متاهلم نیمه ارشد مهندسی شیمی سراسری ولی مسئول فنی کار خونه بودم کارخونه ها جواب نداد حقوق نمی دادن یا بسته بودن رفتم دنبال کار هنری مدرک مشاغل خانگی گرفتم بیکار نباشم نشد آزمایشگاه عیر انتفاعی کار خونه صنعتی رو امتحان کردم نشد الان بیکارم جلوی بچه هام خجالت می کشم البته اونا دلشون می خواد خونه
باشم چون باباشون سر کار که می ره اینا تنها بالا خره نیاز درسی وغذا مادر می خوان منم خیلی فعالیت کردم به همه رو انداختم نشد اخر سر
فکر اقتصادی دارم می خوام به آینده بچه هام کاری کنم حداقل یه کاری مرتبط شیمی مغازه ای بزنم من که دختر دارم اونا هم درسشان خوبه یه کمکی باشه شیمی آزاد تموم کردم منم مجبوراازادانتخاب
کردم خلاصه مهندس بیکارم واچار به دست خونم
یادمه تجربی میخوندم بعد رفتم ریاضی بعدش کلا انصراف دادم رفتم رشته های فنی! کلا سردرگم… بیکاری مهندسان مربوط میشه به دانشگاههای قارچ گونه که همینطور رشد میکنن… عرضه و تقاضا تو بازار اصلا مساوی نیست… این بلا تا چند سال دیگه سر رشته های پزشکی میاد و تعداد پزشک ها تو مملکت از خود مریض ها میزنه بالاتر!
با سلام خدمت همه ب نظر من رشته های مهندسی رو بیشتر مهمه ک مدرکت از چه دانشگاهی باشه وبا چه کیفیتی مدرکتو گرفته باشی مسلما اگه رشته مهندسی باشی و مدرکت رو از دانشگاه دولتی و معتبر بگیری بی شک میتونی بری سرکار
سلام. بحثی که مطرح کردید هر کسی رو که درگیر رشته های مهندسی شده جذب می کنه. واقعا باید مجنون باشی و الا برای پول و درآمد شاید سواد خواندن و نوشتن هم لازم نباشه. بنده لیسانس برقم، واقعیتش درد دل زیاده ولی خوبیش اینه که بین همه ما این درد مشترکه. من هم چون خیلی به رشته خودم علاقه (جنون) داشتم خیلی کارگری کردم و حرف شنیدم (کارگری صفرها!!!) خلاصه به اینجا رسید که فهمیدم که باید تخصص داشته باشم و کاری برای خودم بکنم والا کارگری عاقبت نداره. به این فکرم که تعمیرات تجهیزات پزشکی یاد بگیرم که بیشتر باید محیط کار عملی داشته باشه و در این زمینه می خواستم بدونم کسی از دوستان که مثل من دغدغه به نتیجه رسوندن تلاشش رو داره هست که کمکم کنه؟ مثلا بشه جایی رو معرفی کنید. حقوقش مهم نیست فقط یادگیری داشته باشه. ممنون.
پست
سلام حامدجان
چرا توی سایتهایی مثل جابینجا و ایرانتلنت و جابویژن و کاربوم دنبال همچین موقعیتی نمیگردی؟
سلام
جهاد دانشگاهی علوم پزشکی دوره های تعمیرات تجهیزات پزشکی برگزار می کند.
https://jada.ir/دوره-تعمیرات-تجهیزات-پزشکی/
افسوس که واقعیت رو قبول نمیکنید یا نمیفهمید باشه برید تحصن کنید جلوی وزارت تا فرجی بشه اگه قرار بود این کارا فایده ای داشته باشه اخر سال قبل اون همه ادم از زندگی محروم نمیشدن دولت هم بخوادکاری بکنه با تحصن که میشه اون قضیه یا اینکه اول به قشر گرسنه کمک میکنه که واجب ترن نه امثال ما تازه مساله کار به وزارت کار بیشتر ربط داره تا وزارت علوم .همون روش جواب میده تا انتظار از چیزی کسی یا کسای دیگه دست از زانوی خودتون بذارید بلند شید
سلام علت بیکاری رشته مهندسی بیشتر دانشگاه علمی کاربردی و جهاد دانشگاهی و دانشگاه آزاد .طوری که ایران بیشتر از کشور چین دانشگاه داره. اگه این دانشگاها نبودن الان رشته های مهندسی رو رو هوا میزد ن و مثلا رشته مثل پرستاری که من دوستام تهران کار میکنن ماهی بالای هشت تومن دارن و فقط ملی و آزاد داره که دو برابر این سالانه از بیمارستانهای کشور که سه شیفت کار میکنن و سالانه صدها بیمارستان و درمانگاه ساخته میشه بازار کارش اصلا خراب نمیشه و رشته فوریت پزشکی که با رتبه پنجاه هزار هم قبول میشن ماهی شش تومان درآمد دارن در ازای هشت شیفت کاری یعنی بیست ودو روز خونه استراحت.فقط دانشگاه ملی داره. اشکال رشته های مهندسی این که طرف رشته ریاضی فیزیک و مهندس برق دانشگاه ملی میگیره و طرف رشته کاردانش میره دانشگاه بدون کنکور آزاد وعلمی کاربردی و جهاد دانشگاهی اونم میشه مهندس و در بازار کار مهم نیست که مدرک کجا گرفته باشی و این ظلم در حق بچه های ریاضی فیزیکه که از سد کنکور گذشتن و وارد دانشگاه شدن و اونجا سختی کشیدن.و بچهه های مهندسی باید روز مهندس روبروی وزارت علوم تحسن و اعتراض کنن به این شرایط.تا شاید فرجی حاصل بشه .چرا رشته پرستاری و فوریت علمی کاربردی یا جهاد دانشگاهی نداره که سر هر کوچه یکی هست.
احسنت جانا سخن از زبان ما میگویی وقتی مثل ریگ مهندس ریخته دیگه مهندس ارزی نداره
بیخودم نه نه من غریبم وافسردگی این طور حرفا رو بهانه نکنید کسی که عرضه داشته باشه چیزی نمیتونه جلوگیرش بشه نه جامعه نه شرایط کشور نه بیکاری نه سیاست به خودش تکیه میکنه نه اشنا واسطه پارتی این دوره ها کلاس ها هم همش کاسبیه گولش رو نخورید باید زبان کارفرماها رو بفهمید تا بتونید باهاشون کار کنید وقانع بشن که هنرشماست و ربطی به علم نداره
حرف مفت که کنتور نمیندازه
آخه یه سرچ تو نت بزن نماینده مجلس جدیدا اعلام کرده نیم میلیون نفر مهندس عمران اماده به کار داریم که کار براشون نیست
چی میگی از خودت
اینا همه چرته من لیسانس متالورژی گرفتم درسام کلا یادم رفته برای کار فقط نیاز به وحشی گری حیله گری قساوت وبی رحمی دارید نه تخصص حرفه ای توی کار الان با این طریق موفق و راضی هستم فقط پشت میز نشینی و امور دفتری ونظارت دارم . میخواد قبول کنید یا نه با خودتون
فقط بند پ در ایران جواب میده افرادی رو دیدم که فارسی بلد نبودن درست صحبت کنند و پست های کلیدی دارن و سرشون به تنشون نمی ارزه و به کجا رسیدن.. من هم مثل دوستان ارشد مکانیک گرفتم دانشگاه تهران و الان هم بیکار و افسرده
سلام
بنده مهندس عمران هستم
از وقتی شرایط جامعه میبینم
همه مهندس ها بیکار هستند
از یه طرف شما گفتید””زمین بازی عوض کنید””
میخوام برم آلمان ادامه تحصیل بدم
دربارش تحقیق کردم اینجا کانال تلگرام خلاصه نوشتم
T.me/@immigration_germany
المان نیاز به مهندس داره دارم المانی میخونم
من هم مهندسی برق خوندم.بیکارم و میخوام از فروشگاه های اینترنتی درآمد کسب کنم.
سلام من برای کار صادراتی که انجام میدم نیاز به کسی دارم که بتونه کل شبکه های اجتماعی منو بچرخونهومرتب وهرروز توی کانالهام مثل اینستاگرام وتوییتر وفیسبوک ولینکدین و تلگرام و آپارات و یوتیوب و بقیه کانالهام مرتب پست بزاره درمورد محصولم…۰۹۱۷۵۸۱۲۸۳۸سام…. توی واتساپ به منپیام بدین…درمورد حقوق هم باهممذاکرهمیکنیم
سلام
مشکل اینه که کل ملاک ما پول شده
علاقه و رضایت شغلی و موثر بودن کجای انتخاب های ماست!؟
منی که ع.پ خوندم و هنوز در حسرت علوم پایه ام پول به چه دردم میخوره
اونی که علوم پزشکی خونده و کل زندگیش شده پاشه بره کلینیک و مطب و پول دربیاره کجا موفقه
من از قلب ع.پ دارم صحبت میکنم? جایی که خیلی ها رضایت شغلی ندارند و وقتی میپرسی خب چرا موندی میگه پولش خوبه
یک رخوت و رکودی که اگر پول نبود براشون خیلی بهتر بود
این مطلب درمورد علوم پزشکی هم اتفاق خواهد افتاد، دیر و زود داره اما اتفاق میفته. همین الان هم یک چندتایی رشته اشباع داره میشه
اگر ملاک پوله راه های غیر دانشگاه خیلی بهتره اما اگر ملاک موفقیت و چیزهای دیگست برید ببنید چندتا پزشک و پیراپزشک واقعا موثر هستند که درامدشون زیاده
اونی که به فکر پول نیست پا میشه از یک مطب و کلینیک میزنه میاد تدریس میکنه و حالا پول هم کنارش داره اما اونی که فقط فکر پوله نتیجش شده اون آدم های بی وجدان که کارشون چاپیدن مردمه
اینا صفر و صدی نیست و این وسط کلی آدم دیگه هستند اما قضیه پزشکی قضیه آواز دهل از دور خوش استه
تا حرفم بزنی میگن خودزنی نکنید?
مطلب بسیار خوبی بود
جایی از متن فرمودید:
حالا وقت آن شده که ما هم نگاهی به این بخشهای بازار بیندازیم. باور کن سرک کشیدنهای من در چندین حوزه نشان داده که رقابت در آنها بسیار کم است و آدم ارزشآفرینِ خوشفکر بسیار موفق خواهد بود.
اگر عمری باشد در مورد این حوزهها در آینده بیشتر خواهم نوشت.
من جستجویی مختصر کردم اما چیزی پیدا نکردم، آیا در مورد حوزه هایی که رقابت در آن کمتر است مطلبی نوشته اید؟اگر جوابتان مثبت است لطفاً لینک یا عنوان مطلب رابفرمایید
باتشکر
پست
امید، از منو بخش معرفی شغلهای جدید رو ببین
سلام من ترم۳ کارشناسی مهندسی هستم و الان دارم علاوه بر درس خوندن ریاضی فیزیک زبان تدریس میکنم و با نرم افزارهایی که تا الان یادگرفتم پروژه برمیدارم و کار مکینم هم اتاقی هام هم که مهندسی می خونن همشون کنار درسشون مشغول کارهای گرافیکی فتوشاپ تبلیغات برنامه سازی و چیزایی دیگن و خلاصه هممون داریم خوب پول در میاریم ما تازه سال دوم مهندسیمون هست اگه دنبال راحتی هستین و با وجود وضع بداقتصادی به حداقل قانعین مطمعن باشین فرصت های شغلی مثل کارمندی یا نظام یا معلمی هست ولی اگر اومدین مهندسی بدونین که مسیر سخت و طولانی دارین این وضعیت همه ی آدم های موفق نه فقط تو مهندسی حتی تو ورزش خوانندگی یا هرچیز دیگه ای باید شب بیداری بکشین وگرنه مثل این همه آدم که اومدن مهندسی خوندن و به قول خودشون از بهترین دانشگاه ها مدرک گرفتن بیکار می مونین
سلام.من مهندسی شیمی خوندم و بیکارم.رفیقامم الکترونیک کامپیوتر متالوژی مکانیک خوندن و هم هه بیکارن.اصلا و ابدا مهندسی نخونیم که بزرگترین اشتباهه.حتی شرکت ها برای کارگری هم نمیخوانتون.من رفتم شرکتی تا فهمید لیسانس هستم گفت نمیخوام.یا رشته های مرتبط با پزشکی بخونید یا معلمی.تحت هیچ شرایطی رشته مهندسی یا علوم پایه انتخاب نکنید تا مثل من به این وضعیت اسفناک گرفتار نشید
با سلام، مطالب خوبی رو دوستان عنوان کردند و اکثرا درست بودن، من خودمم مثل خیلی از افرادی که اومدن کامنت گذاشتن اینجا، معدل گرید ۱ دانشگاه بودم توی رشته عمران، حتی ۶ ترم تموم کردم و خدمتم هم توی قرارگاه خاتم الانبیاء بودم امیدوارم هر چه زودتر بتونم کار مناسب رو پیدا کنم و جذب بازار کار شم ولی خب توی شهرستان کوچکی مثل اینجا یکمی سخته(نشد نداره) اما اگر تهران بودم شرایط به نظرم بهتر بود خلاصه که جوینده یابنده و امیدوارم همگی کاری که در شان یه ایرانی واقعی رو زودتر پیدا کنیم و بیشتر از یک نفر باشیم
سلام خدمت دوستان. با اینکه فک میکنم حدود ۲ سال از انتشار این مطلب میگذره ولی خوب موضوع خیلی مهمی رو اتفاقی دیدم و حیفم اومد نظرمو نگم.
مثل اون دوستی که به نویسنده ایمیل زدن بنده هم ارشد برق دارم و کلی زحمت کشیدم واسه این مدرک. ولی متاسفانه تو کشور ما واسه رشته های مهندسی ارزشی قایل نمیشه. به همین جهت همه هجوم میارن به رشته های تجربی. خلاصه الان کلی فک میاد سراغ آدم که کاش دبیری می خوندم کاش فلان می خوندم و کاش…
من سال ۸۸ کنکور دادم. اون موقع بیشتر گرایشا سمت مهندسی بود. مشاورا و بیشتر معلمامونم میگفتن مهندسی بخونین.
الان با این ارشد که میرم کار پیدا کنم میگن تو باید به ما کار بدی نه ما!!! خلاصه تو بد مخمصه ای گیر کردم. ولی تنها چیزی که به من روحیه میده اینه که آدم تو هر رشته ای کاملا متخصص باشه قطعا میتونه کار مناسب پیدا کنه.
سلام دوستان من سال دوازدهم رشته تجربی هستم و اخیرا تست های روانشناسی که دادم همشون به من گفتن که به رشته های مهندسی عمرانو هوافضا برم راستش داشتم فکر میکردم که امسال بجای کنکور تجربی کنکور ریاضی بدم تا در رشته های مهندسی قبول بشم ولی وقتی این مقاله هارو خوندم کاملا نا امید شدم. نه اینکه به رشته خودم علاقه نداشته باشما. نه. اما خب رشته های مهندسی رو هم خیلی دوست دارم. اما وقتی از شرایط بازار کار برای رشته های هوافضا در ایران و این شرایط اشباع شدم مهندسی ها میشنوم واقعا پاهام شل میشه. اگر کسی بتونه لطف کنه و از تجربیاتش برام بگه خییلی ممنونش میشم.
سلام
من فوق لیسانس مهندسی نفت خوندم و بعدش ۲ سال سربازی رفتم و بیکار تو خونه نشستم با خودم گفتم تا کی بیکاری بکشم و ۶ ماه برنامه نویسی کار کردم و الان مشغول بکارم و راضی هستم
میخوام بگم بشینی خونه و دست رو دست بزاری آخرش معلومه بیکاری…
اگه کسی ب برنامه نویسی علاقه داره به ایمیلم:mo.saidi.h.a@gmail.com پیام بده تا کمکش کنم
البته برنامه نویسی در تهران بازار کارش خوبه…
با آرزوی موفقیت
پست
مرسی که تجربهات رو نوشتی محسن.
ایول
سلام من متولد سال ۷۷هستم در کنکور ۹۸ دانشگاه فرهنگیان قبول شدم اما دچار تردید هستم چون که فکر میکنم در رشته ی مهندسی برق آینده بهتری داشتم برای همین به انصراف از دانشگاه فرهنگیان فکر میکنم
از دوستان میخوام که من رو راهنمایی کنند
اصلا انصراف نده به هیچعنوان… دوست من مهندسی برق بود مثلخودم ترم اول انصراف داد رفت فرهنگیان الان اون سرکار من بیکار
سلام . من الان ترم دو برق هستم . میخوام انصراف بدم برم فرهنگیان . این کار درسته به نظر شما؟
سلام
من دانشجوی مهندسی صایع غذایی خواهشن اگه کسی راجب بازار کار یا اینده این رشته اطلاعتی راهنمایی که خیلی استرس دارم واسه ایند شغلیم
تو این مملکت وقتی یه کاری انجام میدن به فکر عاقبت کار نیستن.
الان با ساخت این همه دانشگاه در هر کوچه و محله ایی که مثل قارچ رشد کردن. فقط یه پول زیادی از مردم میگیرند بعد یه مدرک بی ارزش و بدون هیچ بازده ایی و مهارتی به مردم میدن که خود مردم هم فقط برای سرگرمی و از سر بیکاری میرن اینجاها بعد هم داستان میشه این چیزی که میبینیم.
خود کرده را هیچ تدبیری نیست.
مملکت برای سرگرم کردن مردم به این دانشگاه ها و موسسات مجوز میده.
کاملا درسته.جون نمیتونن شغل ایجاد کنن.با رسانه ها وتبلیغاتی که از طریق رسانه ها انجام میدن.مردم رو به سمت دانشگاه بیشتر فرامیخوانن
خواهش من از افرادی که دارن این نوشته رو میخونن اینه که تورو خدا اگه واسه آیندتون ارزش قایلین مهندسی نخونین من خودم شریف صنایع هستم ولی هیچ کاری ندارم تورو خدا برید تجربی بخونید من تو دوران دبیرستان با خودم میگفنم میرم شریف و بعد از اون حتما یه شغل درخور گیرم میاد ولی الان این شدم واقعا اگه دبیری برید خیلی بهتره تا برق و کامپیوتر شریف دلیل این التماس ها هم اینه که چندنفر دیگه مثل خودم بیچاره نشن واقعا تو دانشگاه درسایی رو خوندم که به هیچ دردی نمیخورن
دبیری و معلمی بهترین رشته است کارش تضمینه تو طول دانشجویی هم حقوق میگیره
افسوس که به من گفتن ولی من اون موقع سال ۹۲ گفتم چی؟! اَی برم معلم بشم عمراً من میخوام برم مهندسی…
چهار تا آدم عاقل نبود ما رو راهنمایی کنه اون موقع بعداً فهمیدم که دیگه به درد نمیخورد
مطالبتون فوق العاده جالب بود حداقل برا شخص من، و کاملا من رو به فکر برد ، نظرات کاربران رو هم خواندم و به نظرم باعث شد نگرش و دید جدیدی در من شکل بگیره
با تمام وجود از مطالبتون و نظرات بیشتر کاربران که صداقت درش موج میزد متشکرم. باید بگم متاسفانه این موارد رو خیلی از ماها تجربه کردیم.
تجربه معلم سختگیریه چرا که اول امتحان میگیره بعداً درس میده. امیدوارم حداقل نسلهای جدید از این تجربه های گرانبها استفاده کنن. زمانی که نسل ما میخواست انتخاب رشته کنه دنباله رو قافله بودیم و مشاوره و اینترنت و خیلی موارد نبود و متاسفانه زمان زیادی از عمرمون به هدر رفت ولی خب میشه با خواندن مطالب سایتتون هم از ابتدا مسیر درستی انتخاب کرد و هم اگه در مسیر اشتباهی بود اونو اصلاح کرد.
سلام.
من فارغ التحصیل لیسانس مهندسی نفت از دانشگاه تهران می باشم.دو ساله بیکارم.حقم ضایع شده.آشنا ندارم.
دیگه نمیدونم مهندسی نفت کجا باید میخوندم تا جذب یک شرکت بشم.اگه یک انسان پیدا میشه که بتونه یاری کنه با شماره ام تماس بگیره.
۰۹۱۱۶۲۲۵۱۲۱
سلام
وقتتون بخیر
تجربی یا ریاضی یا علوم انسانی؟؟؟
شک نکن فقط و فقط تجربی: همیشه پزشک هست که قیمت ویزیتش رو برا بیمار مشخص میکنه. اگه دلت درد بگیره یا سرت یا چشمت حاضری خونتو بفروشی تا فقط دردت خوب بشه
بعد انسانی
و اگه خواستی در اینده سرکوفت بخوری و وقتی دنبال کاری و با مدرک دکتری رشته مهندسی حاضری ابدارچی بشی حتما برو ریاضی فیزیک
سلام بچه ها می خوام برادرانه نصیحتتون کنم اگه پارتی یا آشنای سازمانی تو ادارات یا شرکت ها ندارین اصلا سمت رشته های مهندسی نرییییییییییین چون هیچ ارگان سازمانی از سمت دولت برای استخدام شما وجود نداره مثلا تو رشته های تجربی خود نظام پزشکی شما رو به عنوان طرح جذب میکنه و علاوه بر حقوق کامل بعد از طرح امکان استخدامتون بالای ۹۰ درصده بدترین رشته های تجربی مثل علوم آزمایشگاهی مامایی و هوشبری و … وضعیتشون به مراتب خییییلییی بهتر از مهندسیه . خواهر من الان تو رشته پرستاری طرحشو میگذرونه و ماهی ۴ تومن براش واریز میشه ولی من بعد خدمتم هنوز بیکارم.یادم میاد به دنبال علاقم بودم آخرش این شدم شما اشتباه منو تکرار نکنین
سلام به همه دوستان میخواستم در جواب دوستانی که رشته های پزشکی خوندن و دارن بقیه رو موعظه میکنن بگم که بازار این رشته ها در حاضر بسیار خوبه من خودم با مدرک مهندسی برق (که معتقدم گرچه زمانش کمتر از پزشکیه ولی از لحاظ سختی اصلا قابل مقایسه با پزشکی نیست) باید به خاطر ۱ میلیون در ماه در داروخانه به عنوان کارگر کار کنم در حالی که دارم میبینم یه دکتر داروساز خیلی معمولی داره به خاطر چهار ساعت نشستن و عملا هیچکاری نکردن حدود ۵ میلیون میگیره که در طول روز میتونه ۳ تا از این چهار ساعتا پر کنه حالا دیگه خو دتون حساب کنید دوستانی که تازه میخوان کنکور بدن از من به شما نصیحت که بازار رشته های پزشکی بسیار عالیه خام حرف های بعضی دوستان نشین یا علی
سلام
شغلی که با پارتی و سهمیه و آشنا بازی و کلک تو مصاحبه بدست بیاد حقوقش حرومه حالا چه معلمی چه هر شغل دیگه ای باشه
در صورتی که معلم شدین و تو قبولی تون کلکی درکار نبوده و به هیچکی سفارش نکردین که برا مصاحبه بقیه رو رد کنن تا شما قبول بشی و واقعا بدرد این شغل می خوری و مفید واقع میشی و دانش اموزی که از درس فراری هست رو تونستی با سواد کنی اونوقت خداییش یکی از حلال ترین حقوق ها رو دارین
متاسفانه تو ایران ۹۰درصد معلما خیلی ضعیف هستن و با ناحقی و پارتی معلم شدن و فقط تخته رو سیاه می کنن و چندساعت رو سرکلاس به تریح و استراحت میگذرونن تا بعد مدرسه برن سرکار دومشون
قبل سال ۸۵ اون بچه هایی میرفتن سمت معلمی که می دونستن تو رشته دیگه ای عرضه نداره درساشو پاس کنه و کاری گیرش نمیاد و می چسبید به معلمی برا همین معلمای با ۱۰ سال سابقه به بالای کشور اکثرا خیلی ضعیف و بی استعداد هستن و فقط بلدن از رو کتاب همون چیزی رو طوی وار تکرار کنن که خودشونم خوندن
بعد ۸۵ با زیاد شدن دانشگاه ها پولی و مدرک فروشی دیگه دانشگاه دولتی خونده ها که زحمت کشیده بودن بیکار موندن و درس عبرتی شدن برا داوطلبین جدید کنکور ، بنابراین بهترین گزینه معلمی شد برا داوطلبین کنکور
مثلا تو سال ۸۵ با رتبه ۳۰۰۰۰کشوری مجاز به انتخاب رشته معلمی می شدی و راحت دعوت به مصاحبه و بعد دیگه پارتی مشخص می کرد کی تو مصاحبه رد یا قبول میشه ولی از ۸۵ ب این طرف دیگه رتبه ها خوب هم معلمی رو زدن و الان که ۹۸ هستیم باید رتبت زیر ۵۰۰۰ باشه که شانس دعوت به مصاحبه داشته باشی و متاسفانه الان قدرت پارتی تو رد یا قبول شدن در مصاحبه قوی ترم شده چون هم حقوق و مزایا معلمی خیلی بالاتر رفته و هم رشته ها دیگه شدیدا بیکارن حتی اگه مهندسی دانشگاه خوب دولتی خونده باشه بازم بیکاری
خلاصه که اگه رتبتون مجاز به انتخاب معلمی شد حتما انتخابش کنین ، شاید شانس شما برا اونجایی که شما زدین هیچکی نبود که پارتی بازی بخواد بکنه و شما تونستی مصاحبه قبول بشی
این دانشگاه دولتی وازاد چه صیغه ای دیگه ،چه منطقی پشت این حرفه،حالا ما که رفتیم دولتی چه گلی به سرمون زدیم. با فوق لیسانس برق بیکاریم.سطح اموزش تو کشور ما پایینه،چه میخوای ازاد باشی چه دولتی.ضمنا ما هستیم که تصمیم میگیرم که با سواد بیایم بیرون یا بی سواد.دانشگاه قرار نیست کاری بکنه برامون.
چقدر حس خوبی است حرف هایی رو بخونی که با عمق وجود حس کردی و ببینی ادم هایی هستن که اینجور دنیا رو میبینن علی رقم اطرافیان که میگن بخون تا دکترا اون موقع همه چیز فرق میکنه ??♀️??♀️
پست
خوشحالم که این حس خوب رو داشتین
بازم به این خونه سر بزنین
سلام.
یه راهنمایی ازتون میخواستم.
من فارغ التحصیل مهندسی صنایع از دانشگاه ملی شهرمون هستم، دبیرستان رو هم در بهترین دبیرستان استان با معدل نهایی ۱۹/۲۵ ب پایان رسوندم. ولی الان بعد گذشتن ۳ سال، هنوز هیچکار مناسبی پیدا نکردم.ب فکر افتادم شاید تو مهندسی صنایع، کاری باشه ک ب صورت غیرحضوری و ب صورت پروژه ای بشه در منزل انجامش داد، مثل خیلی ها ک کار میگیرن و انجام میدن، ولی هر چی گشتم ، چیزی دستگیرم نشد ، میخواستم از شما راهنمایی بگیرم. آیا نرم افزار خاصی در زمینه مهندسی صنایع موجود هست ک بایاد گیریش بشه در منزل کار کرد؟
ممنون میشم راهنماییم کنین و اگه کسی تجربه ای داره در اختیارم بذاره.
با سلام من خودم ارشد الک نوری دارم اما راستش رو بخاین از همون اول ریاضی دوست نداشتم هنر میخاستم بخونم و نذاشتن..الانم پشیمونم و البته بیکار…یه زمانی میخاستم برم پزشکی اینا بخونم دیدم که مهارت پولسازی نیس وقت میگیره بیخود …دست آخر گفتم برم سراغ انسانی و حسابداری و حقوقی بخونم شای یه چیزی بماسه به من تا اخر عمری پشیمون نشم امااااا واقعا موندم امسال سال اخر نظام قدیمیاس وا ز سال بعد با کتب جدید کنکور میگیرن…از ی طرف هم دوس دارم برم آموزشگاه هنری از پایه نقاشی یاد بگیرم ولی طوری که مطالبی در این موارد خوندم بازار کار رشته حقوق تو زمینه وکالت چنگی به دل نمیزنه و از سمتی نقاشی هم همینطوره یعنی صرفا یادگیری یه هنره و یه دلخوشی برا شغل نمیشه گفت چشم انداز خوبی داره از خیلیا پرسیدم که چیکار کنم بعضیا گفتن برو دکتری که عمرا برم سراغ رشته ای که چندان علاقه ای ندارم و اون موارد حقوق یا حسابداری و هنر بد حور ذهنمو مشغول کرده ؟؟؟ شما راهنماییتون چیه چون الان دیگه بیشتر علاقه مطرحه تا مدرک برام و همچنین کسب درامد از رشته یا مهارت حدیدی که میخام اگه تونستم برم سراغ یادگرفتنش؟؟ با تشکر
پست
سلام حکیمه
ویدئوی وبینار نقش دانشگاه در مسیر شغلی رو دیدی؟
اگر نه، حتما ببینش.
یه وبینار دیگهام همین چهارشنبه داریم که فکر میکنم در راستای پاسخ به سوالت هست:
چگونه تغییر مسیر شغلی دهیم؟
راستش حکیمه، پاسخ به سوالاتی شبیه به سوالت تو مفصله و به همین خاطر هم تصمیم گرفتم وبینار برگزار کنم.
امیدوارم تونسته باشم کمک کنم که بهتر تصمیم بگیری.
موفق باشی
سلام
بله بسیارند کسانی که بخاطر اسم اومدند مهندسی خواندند. اما امثال من هم هستند که بخاطر علاقه مهندسی برق خواندیم و دوست ندارم هم تغییر مسیر بدم. چون علاقه ام اینه. اما با آقای آریا هم موافقم که یه عده مملکت را خراب کردند حالا ما شدیم نخبه و باید بارش رو دوشمون باشه و درستش کنیم.
پست
سلام راحله
خوبه که به رشتهات علاقه داری، مطمئنم با تلاش و یادگیری مهارتهای مورد نیاز بازار کار، توی همین برق هم میتونی موفق باشی. 🙂
من زیاد متوجه نشدم هدف سایتتون چیه ولی خدا کنه اونطوری که فکر میکنم نباشه
اگر مقصر وضع موجود مسئولین باشن و دنبال مقصرها نباشیم تا خودمان مشکلات خودمان را حل کنیم
اون موقع خوش بحال مسئولین نمیشه.
اون موقع خوش بحال اقای روحانی نمیشه که بره بالای تریبون بگه ما سه میلیون شغل ایجاد کردیم جدای از انکه هیچ زحمتی برای ایجاد شغل نکرده.
اون موقع خوشبحال داماد روحانی نمیشه که به واسط ی پارتی بازی پستهای مهم دولتی رو گرفته و هیچ کارافینی نکرده.
یکمی به خودتون بیایید راه حل این نیست.
امیدوارم خدا همه ی شما را هدایت کنه.
سلام نمی دونم با این وضعیت دلار
چیکار می کنید
اما یک پیشنهاد دارم. به راحتی میتونی با کامپیوتر خونگی دلار به روش بیت کوین در بیاری، تقریبا روزی ۲ دلار میشه
باید فقط باید نرم افزار ماین بیت کوین رو نصب
کنی تا بتونی روزی ۲ دلار راحت در بیاری
با این قیمت دلار واقعا صرف دار
لینک
http://bit.ly/justfriend
Pingback: بهترین لینک های هفته (۱) – وبسایت عباس شکیبا
سلام همه ی دوستان خسته نباشین من امسال کنکور دادم و رتبه دو رقمی شدم تو ریاضی حالا چیکار کنم بخاطر این کامنتایی ک شما گذاشتین یکم میترسم ارزوم بود شریف.خیلی تلاش کردم و دارم بهش میرسم ینی حتی تو شریف هم
پیشرفتی نیست؟مثلا من ارزوهامو ول کنم و بیام با این رتبه تربیت معلم بخونم؟هووف به نظرتون جای من باشین بهترین تصمیم چیه؟کدوم مهندسی؟کدومش شریف بهتره مهندسی پزشکی نرم افزار نفت عمران؟
تبریک میگم بهت . نه اصلا جای ناامیدی نیست به شرطی که همش تکیه به درسای دانشگاه که تءوری هستن نکنی . و خودت بری دنبال نرم افزار ها و برنامه هایی که مرتبطه با رشتت هستن. به عنوان مثال اگه برق رو انتخاب کردی برو دنبال برنامه نویسی plc متلب میکرو کنترل… خودتو در رشتت قوی کن وزبانتم حتما عالی کن که اگه به مشکل خوردی روند تحصیل در دانشگاه خارج از کشورت زودتر انجام بشه و در اخر که از همه مهم تره توکل به خدا کن و به معنای واقعی کلمه مهندس شو! که رسیدن به این مهم باتوجه به دانشگاهی که میخای بری راحت تر امکان بذیره… ی مهندس واقعی بیکار نمیمونه!…. موفق باشی و توکل رو یادت نره کارو به خودش بسبار دل رو بزن به دریا:))))))
ما جوانان ولایت مدار از همین جا با آرمان های امام راحل تجدید بیعت میکنیم و اعتقاد داریم که تها راه موفقیت اقتصاد مقاومتی میباشد
اقتصا مقاومتی به معنای فشار به قشر کم در آمد نیست …بلکه بر عکس..فشار به ثروت مندان مملکت است
رهبر انقلاب با درایت مثال زدنی این راه کار را برای ما ایجاد کرده تا کشور را از این وضعیت نجات دهیم
بله؟
فشار به ثروتمندها میاد؟!!!
از کلیه فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد برق، مکانیک، شیمی و مهندسی شیمی دعوت می شود به سایت http://www.pooyagroup.net مراجعه کرده و در قسمت فرصت های شغلی، فایل رزومه موجود را تکمیل و ارسال نمایند. محل کار شهر رشت می باشد. سپاس ?
سلام
کلی از مهندس ها اینجا نوشتن دوست داشتن داروساز بودن…
حالا من که داروسازم اگر به عقب برگردم مهندسی پزشکی میخونم، خیلیییییییییییییییییی جای کار داره تو ایران
خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مهندسین برق و مکانیک و شیمی و … حالا که مهندس شدین و دوست دارین بیایین اینوری… لازم نیست از اول داروسازی و دندان پزشکی و پزشکی و … بخونین.. که اگر میخوندین مطمینم بازم پشیمون بودین… لطفا لینک شین با هم … یکم نوآور باشین
تجهیزات و لوازم آزمایشگاهی و …… واقعا جای کار داره
بجنبین
میدونی تو کی هستی؟همونایی که من وقتی اول دبیرستان میخواستم تجربی برم گفتن نه نریا برو ریاضی خانوم مهندس بشی.چون خودشون تجربی بودنو نمیخواستن دست زیاد بشه.بعلهه.از خدا بترسید.
احسنت ،همینه،مهندسین هیچ وقت بی کار نمیمونن بستگی ب تلاش خودشون داره،من ک مهندسی مکانیک ساخت و تولید می خونم خیلی راضیم با این اوضاع کشور ک تحریم هم شدیم ک ب نظر من خیلی خوب شد چون شغل های صنعتی بیشتر از پیش رونق میابند، مهندسی ها عبادت هستند…چون همه ی علوم و جوامع بدون این علم فلجه،چ از خودکار در دست گرفته تا ماشین زیر پا تا خونه ای نشستیم و …..و تجهیزات پزشکی.
مهندسین موفق باشین و یک پارچه ،مطمعام ک بهترین میشوید
سلام
بنده دکتر داروساز هستم، سال ۷۸ کنکور دادم داروسازی دانشگاه تهران قبول شدم،فرزانگانی بودم، و همون موقع که اصلا این حرفها نبود من اول از همه به
جایی که میخواستم درس بخونم ، آینده، بازار کار، شغل مناسب یک زن که دوست داره زن خونه هم باشه و .. فکر کردم و در ورودی خودمون من فقط داروساز شدم و الان هم موفق هستم خداروشکر… نه فقط از نظر مالی بلکه از نظر ارضای شغل مناسب و درخور و .. چون فقط پول دراوردن مهم نیست
یه نکته مهم بگم شاخ دربیارین: من با رتبه ۹۸۰ موندم پشت کنکور چوووون داروسازی دانشگاه تهران میخواستم…
آخه برای چی یه دختر بره شهرستان .. البته سال دوم اولویت اولم داروسازی بود ولی تا صد تا رشته انتخاب کردم.
الان هم اومدم تحقیق و تفحص برای برادر فندقم که سال ۷۹ که من دانشجو بودم و به دنیا اومد!!!! و امسال کنکور داره و ببینم چی انتخاب کنه بهتره….
خواستم بگم متن این آقا رو که خوندم شاخ درآوردم وقتی دیدم یکی از گزینه هاش داروسازیه … این یعنی واقعا نمیدونه چی به چیه…. مگه داروسازی قبول شدن و خوندن ( واقعا کار هرکسی نیست) و … کار هر کسیه
کجا بخونی؟ کدوم شهر؟
بعد مدت زمان لازم برای اتمام همین دوره به فرض ایشون در بهترین وضع ممکن طول میکشه یعنی ترمی ۲۰ واحد بخونی و سریع پایان نامه ات به نتیجه برسه و سریع بری طرح و … ۸٫۵ سال طول میکشه….
به نظرم تو این سن ایشون باید با داشته هاش و تحصیلات و توانایی هاش ببینه چه مسیری رو طی کنه ….
دوستان زیاد فرزانگانی دارم که با وجود تحصیلات دانشگاهی عالی دارن کارهای دیگه ای میکنن
پول درآوردن سخت نیست باید نوآور باشی، کمی فکر کنی ، یکم هم مغرور نباشی و کار رو عار ندونی
موفق باشین.
سلام
بنده دکتر داروساز هستم، سال ۷۸ کنکور دادم داروسازی دانشگاه تهران قبول شدم،فرزانگانی بودم، و همون موقع که اصلا این حرفها نبود من اول از همه به
جایی که میخواستم درس بخونم ، آینده، بازار کار، شغل مناسب یک زن که دوست داره زن خونه هم باشه و .. فکر کردم و در ورودی خودمون من فقط داروساز شدم و الان هم موفق هستم خداروشکر… نه فقط از نظر مالی بلکه از نظر ارضای شغل مناسب و درخور و .. چون فقط پول دراوردن مهم نیست
یه نکته مهم بگم شاخ دربیارین: من با رتبه ۹۸۰ موندم پشت کنکور چوووون داروسازی دانشگاه تهران میخواستم…
آخه برای چی یه دختر بره شهرستان .. البته سال دوم اولویت اولم داروسازی بود ولی تا صد تا رشته انتخاب کردم.
الان هم اومدم تحقیق و تفحص برای برادر فندقم که سال ۷۹ که من دانشجو بودم و به دنیا اومد!!!! و امسال کنکور داره و ببینم چی انتخاب کنه بهتره….
خواستم بگم متن این آقا رو که خوندم شاخ درآوردم وقتی دیدم یکی از گزینه هاش داروسازیه … این یعنی واقعا نمیدونه چی به چیه…. مگه داروسازی قبول شدن و خوندن ( واقعا کار هرکسی نیست) و … کار هر کسیه
کجا بخونی؟ کدوم شهر؟
بعد مدت زمان لازم برای اتمام همین دوره به فرض ایشون در بهترین وضع ممکن طول میکشه یعنی ترمی ۲۰ واحد بخونی و سریع پایان نامه ات به نتیجه برسه و سریع بری طرح و … ۸٫۵ سال طول میکشه….
به نظرم تو این سن ایشون باید با داشته هاش و تحصیلات و توانایی هاش ببینه چه مسیری رو طی کنه ….
دوستان زیاد فرزانگانی دارم که با وجود تحصیلات دانشگاهی عالی دارن کارهای دیگه ای میکنن
پول درآوردن سخت نیست باید نوآور باشی، کمی فکر کنی ، یکم هم مغرور نباشی و کار رو عار ندونی
موفق باشین
پست
سلام فاطیما
مرسی که تجربهات رو به تفصیل اینجا نوشتی. حتما برای دیگران مفید خواهد بود.
در مورد رشته هایی که در چند سال آینده پر طرفدار و دارای بازار کار مناسب هستند و ربات نمیتونه جاشون رو پر کنه مطلب بگزارین….
در مورد مدیریت و رشته های اختصاصی مطلب بگزارین
الان تمام رشته ها اختصاصا
دوره های mba برای تحول و پیدا کردن گپ ها و نوآوری تو دوره های بازآموزی و. تحصیلات تکمیلی و…. گزاشتن …
در مورد امکان لینک رشته ها … اینکه گاهی باهم بودن یه رشته و بازار کار جدید میسازه….
در مورد ساخت تقاضای جدید تو بازار ….( کتاب بازاریابی چریکی)
در مورد تغییر نیازها و
موفق باشین
سلام من فکر می کنم بعضی به خود فرد بستگی داره به عنوان مثال من و پسر عمه ام هردو لیسانس گرفتیم اون حسابداری من کامپیوتر تو دوران تحصیل همه منو از اون جلوتر میدیدن و اونو شکست خورده و بهش پیشنهاد وار کشاورزی می دادن و منو مهندس صدا میزدن …. الان بعد از ۱۰ سال نتیجه : من دارم تو یه شرکت دولتی کار می کنم و حقوقم تقریبا ماهی ۱ و ۸۰۰ تومن بیشتر نیست و اون یک مرغدار نمونه مازندرانه و با سودش تو کار ساختمان سازی رفته و ماشینش شاسی و من ماشینم پژو … همه ی اینا نشون میده اون فکر اقتصادی و اینده نگر بوده و من بی هدف بودم
الان با توجه به شرایط مملکتمون و شرایط استخدام نباید اصرار به استخدام و برای دیگران کار کردن داشته باشیم .
فکر میکنم باید جسارت و خودباوری بیشتری داشته باشند جوونا
نباید به حرف بقیه یا صرفا پول و موقعیت شغلی و پرکردن دهان بقیه دست به انتخاب مسیر بزنند
شاید اگر کمی فکر و تلاش کنند بتونن برای خودشون کار مستقل راه بندازند.
سلام امین جان
تقریبا اکثر مطالب سایت رو خوندم ولی باز سردر گمم.
وضعیتم به طور کلی یک فارغ التحصیل مهندسی بدون هیچ تخصص عملی و کم دارم به این نتیجه می رسم که که یک عنصر بیفایده در جامعه هستم.
در شهر همدان زندگی می کنم با بالاترین سطح بیکاری.
امین جان مطالب سایت بیشتر انتزاعی هستن، مثلا ابتدای میسر بدون هیچ پشتوانه مالی چگونه باید مثلا جهانگرد شد یا اصلا چطور باید استعداد خودتو بشناسی با چه مکانیزی. از کجا شروع کنی؟ یه راه حل عملی امتحان شده نه صدرصد اما با قابلیت آجر.
خلاصه کلام برادر خواسته هام خیلی سطحی شدن، همین که که یه شغل ساده داشته باشم که بیکاری دیوونم نکنه پیش کش تا بخوام جهانگردی کنم و یا گزارشگر فوتبال شوم. یاعلی
سلام؛ نوروزتون دیرادیر مبارک امین جان؛ از مطالب جدیدتون دوباره برگشتم به مهندسین بیکار 🙂
هر موقع شما از این تغییر زمین بازی حرف می زدید من لجم میگرفت حقیقتا، ولی هر چی خوندم از زبان افراد موفق بیشتر شنیدم که درباره بازار کار نباید رمانتیک بود. توی کتاب گاو بنفش، ست گادین میگه بازار اشباع رو یا ترک کنید یا توی یه قسمت کوچیک دقیق بشید. گری وینرچاک میگه نسبت به روش های بازاریابی احساسی نشید و راحت از یه پلتفرم به پلتفرم تازه معروف شده برید و کانال های تبلیغاتتون رو عوض کنید. به نظر میرسه الان واسه شغل باید ذهن انسان باز و متمایل به تجربه های بیشتر باشه.
پست
سلام مهشید
خوشحال شدم کامنتت رو دیدم. 🙂
دستت درد نکنه، پس حرفای من باد هواست؟ 😉
حتما باید از یه جای دیگه هم بشنوی؟
نفرمایید اختیار دارید 🙂 دل کندن از زحمت های قبل و طلبکار نبودن خیلی سخته، من کلا نمیخواستم قبول کنم 🙂 دیدم همه آدم های موثر بر همین تاکید میکنند، تازه دارم روی خودم کار میکنم که هر چی در گذشته بوده و همه مسیر بالاخره در ذهن من هست قرار نیست نابود بشه مهم اینه که الان دارم چیکار میکنم.
Pingback: چگونه تغییر شغل دهیم؟ (به همراه نقشه راه تغییر شغل) - امین آرامش
نا چند وقت دیگه واسه پزشکای بیکار هم باید بنویسی
🙂
کلا اگه یه نگاه جامع داشته باشی میبینی بیشتر رشته ها دآرن زیادی پذیرش میکنن!
ممنونم بنده فارغ التحصیل نفت شریف هستم اما درخصوص ادامه زندگی و برنامه ام دچار ابهام و تردید شده ام . مطالب شما تاحدودی راه را به من نشان داد تا بیشتر به آینده ام فکر کنم.
باتشکر
پست
چه خبر خوبی محمد. 🙂
مرسی که این فیدبک رو اینجا نوشتی.
امین عزیز
این متن بیشتر تمرکز به مهندسی ها داشت ولی در عموم رشته ها وضع همین است
چند خظای ذهنی ( نمی دانم اصلا اصطلاح مناسبی برای این جا باشد یا نه) وجود دارد :
۱٫ برای بهتر زیستن هم باید دانشگاه برویم و هر چه رو به مقاطع بالاتر بهتر
۲٫ برای پیدا کردن موقعیت شغلی مناسب باید مدارک بالاتری را اخذ کنیم ( البته این مورد انگار چندان هم خطای ذهنی نیست چرا که در عمل در کشور ما که فرصت ها غالبا یا عموما به شایسته ها تعلق نمی گیره ، عملا در جانب تقاضا ، تقاضا برای مدارک بالاتر بیشتر است تا مدارک پایین)
۳٫ همه می دانند وضعیت کار در کشور خوب نیست ، پس اگر ما هم با لیسانس و فوق لیسانس هنوز بیکاریم و یا کار مناسب نداریم ، قطعا مقصرش کس دیگری است ! در صورتی که در همین وضعیت نابسامان خودت بهتر می دانی هستند کسانی که به دلیل علاقه و استعداد و… واقعی به رشته تحصیلی شان ، فرصتهای شغلی مناسبی را یا به دست آورده اند یا ساخته اند.
و…
امین جان ، مقالات مفصلت امیدوارم هر کس که الان درگیری ای این چنین دارد بخواند ، خوشبختانه تعداد بازدید ها حکایت از بازخوردهای بالا وجود دارد ولی اینها بیشتر از اینها باید دیده بشه
امین حقیقتش من هم چند وقته که در نظر دارم همین داستان را در خصوص ارتباط علوم انسانی و اشتغال بنویسم ولی خب یکم در مسائل فنی سایت و … برطرف کنم این رو می نویسم.
شاد باشی
پست
حتما بنویس وحیدجان
برنامه هایی هم برای بیشتر شنیده شدن این حرفها دارم که امیدوارم به زودی خروجیهاش دیده بشه.
من به عنوان معدل اول تمام دوره های ابتدایی و راهنمایی و دبیرستانم در سطح شهرستان خودمون، که فکر می کردم مهندسی یعنی ایده پردازی و هوشمندانه عمل کردن، دچار اشتباه شدم و رفتم ریاضی فیزیک خوندم و الان با مدرکفوق لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه فردوسی مشهد در سن سی سالگی بسیار سرخورده و افسرده هستم که چرا نرفتم تجربی تا شاید پزشک یا دندانپزشک یا پرستار یا داروساز یا علوم ازمایشگاه یا فوریت پزشکی یا خیلی رشته های بسیار پر کار دیگر در حوزه بهداشت درمان قوبل بشم
تمامی دانش اموزان عزیز به شما توصیه می کنم به هیچ وجه رشته های ریاضی و فنی را انتخاب نکنید، بهترین انتخاب علوم تجربی و در درجه دوم انسانی می باشد، چون اگر چندسال هم تلاش کنید و قبول بشید آینده ای بسیار بسیار عالی در انتظار شما هست
ایران کشوری هست واردکننده و تا ایرانی باشد همینطور واردات هم هست و صنعت نخواهد داشت پس رشته های فنی و ریاضی فقط به عنوان تعمیرکار می توانند فعالیت کنند که نیازی به تحصیلات دانشگاهی نیست
ولی رشته های حوزه علوم درمانی و انسانی همچون پزشکی و دندانپزشکی و پرشتاری و غیره و حقوق و وکالت و بیمه و مدیریت را که واردات نداریم پس همیشه کارشون خواهد بود
علی جان سلام . اگه هنوز بیکار هستی با من تماس بگیر. ۰۹۱۱۱۱۴۷۰۲۴
احسنت. راست میگی برادر. منم دقیقا مثل شما هستم و دانشگاه فردوسی لیسانس و فوق لیسانس مکانیک گرفتم. همیشه شاگرد اول بودم و الانم رزومه قوی دارم از نظر نرم افزار و درس. الان در یک شرکت خصوصی مشغولم با حقوق سه تومن در ماه. در حالی که اگر تجربی خونده بودم شاید الان حداقل ماهی ۱۰ میلیون راحت داشتم. بیشتر از ۳ برابر شایدم خیلی بیشتر