من از علاقهمندان دیرین و پروپاقرص همایون شجریان محسوب میشوم. این را میتوانید از همین مطلب و مطالب مرتبط قبلیام که لینکشان را در پسنوشت گذاشتهام متوجه شوید.
متاسفانه به دلیل مشغلهی زیاد، نتوانستم از نزدیک شاهد اجرای همایون عزیز در آخرین کنسرتش باشم. وصف کنسرتنمایش “سی” را زیاد شنیده بودم، تا اینکه دیروز یک ویدئوی کوتاه از آن به دستم رسید. تا همین لحظه بیش از ۵۰ بار (بدون اغراق) این ویدئو را دیدهام و هر دفعه بیشتر لذت بردهام از این شاهکار.
لذت میبرم از صدای دلنشینِ همایون عزیز، این نوای روحبخش و گوشنواز.
لذت میبرم از این موسیقی بسیار زیبا و در دلم احسنت میگویم به سهراب پورناظری. خلق کردن، روحِ آدم را سبک میکند و سهراب پورناظری که خالق این موسیقیِ زیباست حق دارد موقع نواختن ساز این چنین سرمست باشد و در جایی میانه زمین و آسمان سیر کند. نوشِ جانش باد این حسِ ناب.
لذت میبرم از این هماهنگیِ میان اعضای گروه و وقتی بیشتر میخوانم راجع به این کنسرتنمایش، بیشتر کیف میکنم از این همکاریِ چندگانه میان هنرمندان مختلفِ کشورم. این برای ما که خیلی اهل همکاری نیستیم، نقطه بسیار روشنی است.
لذت میبرم از این شعرِ ناب، شعری که سرایش آن هم به بهانه همین کنسرت بوده، شنیدن چندباره این ابیات به هیچ وجه از حلاوت آنها کم نمیکند. (یادداشت خواندنی پوریا سوری، شاعر این ابیات، درباره این شعر و کنسرت)
لذت میبرم وقتی میفهمم این کنسرت بیش از سی شب به نمایش درآمده و با رکورد بیش از ۱۲۰هزار بیننده، رکوردِ تماشاگر برای یک کنسرت در ایران را شکسته. جالب است که رکورد قبلی هم متعلق به اثری از همایون عزیز و مربوط به کار مشترکِ او با یکی دیگر از برادران هنرمند پورناظری است: تهمورس پورناظری و کنسرت “چرا رفتی”.
باید به احترام این خلاقیت و این همه زیبایی تمام قد ایستاد.
درود بر تو همایونِ موسیقی ایران و صدها درود بر پدری که چون تو را تربیت کرد.
قبلا هم گفتهام، بنظرم فارغ از بحثهای مرتبط به موسیقی، بنظرم، همایون، شخصیتِ نازنینی است. این پست از صفحه اینستاگرام همایون که مربوط به یکی از شبهای اجرای کنسرتنمایش سی است را ببینید:
پسنوشت
به احترام او که “همایون شجریان” است و نه “فرزند محمدرضا شجریان”
چند خطی برای همایون شجریان عزیز
دیدگاه ها
همایون
دوباره در تارک آسمان ایران زمین از نسل پاکان و سر فرازان،از نجبای ایران زمین،فرزند پاکی ستاره اش درخشید.
هیچ بعید نبود از نسل خسرو موسیقی فرزندی خلف چون همایون موسیقی به عرصه ظهور برسد.
عزتشان پایدار نامشان جاویدان هنرشان شکوفا وعمرشان طولانی و…
هرچه ز نیکی نثارشان.
ترا بیاد دارم
ترا بیاد خواهیم داشت
بیاد خواهی ماند
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش ب نکوهی نبرند
به عنوان یک شاعر به حال خوش پوریا سوری موقع شنیدن شعرهایش با چنین نوایی از صمیم قلب حسودی میکنم! نمیدانم چرا اصلا کلمههای کمزور و تمیزی مثل رشک و غبطه توانایی بیان حسم را ندارند 🙂
پست
موافقم، اینجور وقتها “غبطه” واقعا عمق فاجعه رو نمیرسونه!
خیلی زیباست این اجرا. ممنون امین عزیز این ویدیوی کوتاه از بقیه مشابه هایش که دیده بودم با کیفیت تر بود. من فکر میکنم عوامل متعددی باید جمع بشوند که یک کار هنری اینطوری بدرخشد. توانمندیهای خالقان این اثر از شاعر و آهنگساز تا خواننده و نوازنده به جای خود اما حال پریشان و درد مشترک مردمی که خیلی هایشان نمیتوانند حال بد خود را درست بیان کنند و فقط آن را حس میکنند در مقابل خلوص و درخشش چنین آینه هایی تبدیل به شوری بیپایان میشود. شعر، ملودی و حال این اثر به دل خرد جمعی ما خوب مینشیند. حتی لحظهای که پشت مونیتور به تنهایی آن را گوش میکنیم میتوانیم حس کنیم که چه بیشمارانی جز ما اعماق جانشان را بر آن گشودهاند و با حقیقت دردناک آن اشک میریزند و به وجد میآیند.
در اجراهای دیگری که دیده بودم متوجه آن عروس بدون گیس نشده بودم،آن هم تمثیل زیبایی بود و باز بغضم گرفت برای مادر داغدیده صبورمان ایران.
پست
چقدر زیبا وصف کردی نجمه جان.
“شعر، ملودی و حال این اثر به دل خرد جمعی ما خوب مینشیند. حتی لحظهای که پشت مونیتور به تنهایی آن را گوش میکنیم میتوانیم حس کنیم که چه بیشمارانی جز ما اعماق جانشان را بر آن گشودهاند”
نکته بسیار مهم برای من در این اثر، همکاریِ هنرمندان ایرانی بود. همینجور که گفتی برای ساختن همچین اثر فاخری، باید عواملِ متخصصِ متعددی دست به دست هم بدن و واقعا همچین همکاریهای در ایرانِ ما (در این سطح) بسیار نادره.
امیدوارم باز هم شاهد همچین آثار فوق العادهای باشیم.