داشتم فکر میکردم این فضایی که ایجاد شده و در وبلاگهایمان دور هم هستیم و مدام از هم تعریف میکنیم و هندوانه زیر بغل هم میگذاریم، اگر حواسمان نباشد میتواند ما را دچار مشکل کند. شنیدن حرف مخالف هم میتواند کمک زیادی به ما بکند. من استقبال میکنم که کسی بیاید و استدلالهای مرا به صورت مستدل …
بنظرم تکرارِ اشتباه همیشه در قالب تکرار عینی همان عمل بروز نمیکند، در بسیاری از مواقع مصداق عملی اشتباه متفاوت است، اما نگرشی که منجر به عملِ متفاوتی شده، یکسان بوده است. این تغییر ندادن نگرش هم بنظرم نوعی تکرار در اشتباه است. این ضرب المثل که “از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم” را شاید …
پیشنوشت مخاطب این نوشته بیش و پیش از هرکسی خودم هستم. نوشت درست است که برای اهالی یادگیری، صرفِ یادگیری هم لذتبخش است (و انصافا خیلی خیلی هم لذتبخش است) اما گمان میکنم اگر نتوانیم آموختههایمان را در مقام عمل بکار بگیریم این لذتِ یادگیریِ ما تفاوتی با انواع دیگر لذت ندارد. بیخاصیت است و تنها …
۱ با تغییر مدل ذهنیِ ما، معمولا نیاز به تغییر در روابطمان با دیگران هم داریم. قبلا در این مورد مطلبی نوشتهام که پیشنهاد میکنم ابتدا آن را بخوانید: قدم گذاشتن در راهی بی بازگشت ۲ حرف آخر را اول بزنم، یک پستی نوشتهام در ۲۵ بهمن ۹۵: ده مورد در خصوص وبلاگ نویسی بخشی …
۱ امروز، ۲۸ مرداد، سومین سالگرد پدرشدنِ من است. سالگرد ترفیع درجهی من. سالگرد آغاز مسئولیت سنگین پدری. ۲ متنی برای خودم نوشتهام که زیاد میخوانمش: “تمامی تلاشم را با تک تک سلولهای وجودم خواهم کرد تا برای فرزندم راهنمای خوبی باشم، تا آنچه از من به نیکی فرا خواهد گرفت افزون باشد از بدیهایی …
پیشنوشت به بهانه انتخاب رشته و مسائل مربوطه، یک سری جملات احساسی در سرم بود. اینجا تخلیهشان کردم. همین. نوشت خواهش میکنیم مسائل احساسی را قاطی این تصمیمِ کاملا منطقی نکنید. برای ما استدلال کنید. نخواهید که ما کورکورانه دنبالهرو شما باشیم. ما میخواهیم صبحها که برای ادامه فعالیت شغلیمان از جا برخاستیم، موجی از شوق …
گفتم: «سلام آقا رضا.» برخورد گرمی کرد و برای نیم ساعت آینده در زیرِ زمین همسفر بودیم. رضا امیرخانی همانقدر که پیشبینی میکردم متواضع بود و دوستداشتنی. در حین صحبتمان و پس از آن مدام به فکر مطلبش با عنوان آخرین تیر ترکش خداوند بودم و به این فکر میکردم که او چقدر مانند نوشتههایش است. …
این همه شادی و ذوق برای یک گردهمایی دوستانه ۶۵۰ نفره؟ حقیقتا پدیدهای بسیار نادر است. آدمربای متمم به لطف مغناطیس قویاش انسانهای همفکر را گرد هم آورده و این پنجشنبه موعد قرار ماست. خوشا به حالمان: آقای محمدرضاخانِ شعبانعلی، عمرت دراز و پربرکت باد. حالم شبیه دلنوشتهای است که برای روز معلم امسال نوشتم: برای آقامعلم: محمدرضا …