از خرید برمیگشتم که پشت چراغ قرمز، موبایلم زنگ خورد. گفتم زود جوابش میدهم و قبل از سبز شدن قضیه فیصله پیدا میکند. با این فرض، مکالمه شروع شد و من وقتی به خودم آمدم که ماشین پشتی دستش را روی بوق گذاشته بود! و من تازه هشیار شدم که از قضا چندثانیهای است چراغ سبز شده و من چشم در چشم چراغِ سبز هستم، ولی از جایم تکان نمیخورم!
مدیریت زمان
جمع و جور کردن ذهنمان و برنامهریزی برای بهتر انجام دادن کارها و دستهبندی کردنشان معمولا کار سادهای نیست. من هر چند وقت خودم را مجبور به این کار میکنم و گاهی این فرایند دو-سه روز طول میکشد. سعی میکنم برای خودم نبایدها را تعریف کنم و با برنامهریزی مناسب برای کارهای پیشرو و اولویتبندی آنها، …
پیشنوشت این روزها مشغول فعالیتهایی هستم که جذابیت زیادی برایم دارد. فکر میکنم ظرف یکی دو هفته آینده خبرهای مهمی را در خصوص این فعالیتها اعلام کنم، (حداقل برای من مهم است. 😉 ) اما در این مدت سعی میکنم تا حدممکن چراغ اینجا روشن بماند. نوشت تازگیها یاد گرفتهام فریبِ بدشروعشدن یک روز را نخورم. …
گاهی پیش میآید که برای تغییر در رفتار و عادتهایم برنامهریزی میکنم و بعد پایم میلغزد و طبق برنامه عمل نمیکنم. بنظرم این لغزیدنِ پا چیز عجیب و غریبی نیست و به قول معروف ما انسانیم و جایزالخطا. اما فکر میکنم چیزی که ما را متمایز میکند، شیوه برخاستنِ مجدد ماست. باید زود برخیزیم و …
پیش نوشت: اینها صرفا تلاشهای من برای مدیریت زمان است و ادعای خاصی در موردشان ندارم، الا اینکه هرآنچه مینوسیم خودم در عمل تجربه کرده ام. نوشت: در مطلب قبلی موضوع را تا آنجا رساندم که پس از مقداری تلاش برای مدیریت زمان به نکات زیر رسیده بودم: نیازی به ثبت خیلی از جزئیات نیست زمانهای …
پیش نوشت این روزها با توجه به مشغله های متفاوتی که در زندگی ما وجود دارد، مسئله مدیریت زمان و استفاده درست از وقت، یک چالش مهم برای آنهایی است که سعی در استفاده بهینه از وقتشان دارند. مدیریت زمان از دغدغه های همیشگی چندسال اخیر من نیز بوده است، اینکه بفهمم برای موضوعات مختلف …