پیشنوشت: رویداد روز بازاریابی دیجیتال جمعه ۱۲ اردیبهشت در دانشگاه الزهرا برگزار شد.
من هم به عنوان شنونده در این رویداد حضور داشتم و پای صحبت مدیران ارشد و میانی کسب و کارهای دیجیتال نشستم.
در این نوشته، مشاهدات و برداشتهای خودم از این رویداد را مکتوب میکنم، اینها صرفا اظهارنظرهای یک شرکتکنندۀ معمولی این رویداد است و ادعای بیشتری در این مورد ندارم. و البته که ما هم خودمان در همین صنعت مشغولیم.
امیدوارم مطالعۀ این نوشته به شما سرنخهایی بدهد. شاید برای پیگیری بیشتر بعضی از این دوستان و کسب و کارهایشان و یا درباره تصمیمات شغلی پیشِ رویتان.
پیشاپیش از پراکندگی حرفهایم عذر میخواهم. اما به نظرم رسید انتشار این مطلب شاید نامنسجم، بهتر از منتشر نشدن آن در میان حجم کارهای این روزهاست.
برویم سراغ اصل داستان.
۱- معرفی رویداد روز بازاریابی دیجیتال و سخنرانان
اگر میخواهید با حال و هوای رویداد آشنا شوید، ویدئوی زیر را مشاهده کنید:
این هم لیست سخنران:
مینا جهانی (مدیر بازاریابی دیجیتال دیوار)
داود مشتاقی (مدیر بازاریابی مدیسه)
محسن رهگذر (معاون ارتباطات خلاق دیجیتال بادکوبه)
مرجان سلیمانی (مدیر بازاریابی دیجیتال تپ سی)
مجتبی جوانمردی (مدیر بخش بازاریابی میدانی سامسونگ موبایل)
حمیدرضا سعادتی (مدیر بازاریابی عملکرد دیجی کالا)
توحید علی اشرفی (مدیر بازاریابی علی بابا)
متین ارشادی (مدیر بازاریابی چیلیوری)
حورا وکیلی (مدیر ارتباطات بازاریابی ریحون)
محمدعلی جنت خواه دوست (موسس و مدیرعامل طرفداری)
هوتن هاشمی (مدیرگروه ردلاین)
عطا خلیقی سیگارودی (مدیرعامل پویا سافت)
میثم کیهانی (مدیر دیجیتال مارکتینگ پارس آنلاین)
۲- زنده باد دیوار: گزارش صادقانه و درسآموزِ یک شکست
امروز دیگر دیوار را بخش اعظم ما ایرانیها میشناسیم. ارائه مینا جهانی به عنوان مدیر بازاریابی دیجیتال دیوار در مورد تجربه حضور دیوار در افغانستان بود.
احتمالا آمارهای مربوط به افغانستان (که پیش از حضور در افغانستان توسط دیوار گردآوری شده) برای شما هم جالب باشد:
- ۲۴ درصد جمعیت در شهرها زندگی میکنند و ۷۶ درصد در روستاها
- ۳۷ درصد افراد گوشی هوشمند دارند
- ۶۷ درصد از شبکه ۳G برای وصل شدن به اینترنت استفاده میکنند
- استفاده از وایرلس در آنجا چندان مرسوم نیست
- ترافیک فیسبوک در افغانستان از گوگل بیشتر است
خلاصه داستانِ دیوار در افغاستان این چند کلمه است: بعد از چند میلیارد هزینه، پروژه دیوار در افغانستان شکست خورد و ادامه پیدا نخواهد کرد. (سایت divar.af دیگر وجود نخواهد داشت)
فارغ از بررسی علل شکست که به خوبی توسط تیم دیوار انجام شده بود (امیدوارم به زودی با عمومی شدن سخنرانی، این عوامل در اختیار همه قرار بگیرد)، یک نکته برایم بسیار جذاب بود:
تیم دیوار تصمیم گرفته بود گزارش شکست را با آمار و ارقام و کاملا صادقانه در اختیار دیگران قرار دهد. و چقدر درسآموز بود وقتی مینا جهانی در انتهای ارائهاش قید کرد که ما میخواهیم اگر شرکت دیگری خواست به افغانستان ورود کند، دیگر اشتباهات ما را تکرار نکند.
بله، دوستان. همینقدر بزرگمنشانه و باابهت. احسنت به دیوار.
۳- یک پرده دیگر از تیم حرفهای علیبابا
دو سالی میشود که علیبابا را دنبال میکنم. اولین آشنایی من با تیم حرفهای علیبابا، ویدئویی بود که در برنامه کلید از مجید حسینینژاد دیدم. در مورد این ویدئو قبلا نوشتهام:
معرفی برنامهای اختصاصی برای کسب و کارهای اینترنتی؛ “کلید”
وصف توحید علیاشرفی را هم قبلا شنیده بودم و مشتاق بودم تا از نزدیک پای صحبتش بنشینم. بدون تعارف باید بگویم سخنرانی توحید تنها سخنرانیای بود که مرا مجبور کرد از ابتدا تا انتهایش دست به قلم باشم و یادداشت بردارم.
توحید، تاکید زیادی بر نیفتادن در دام ابزار داشت. به تعبیر او ۸۰ درصد داستان، استراتژی است و ۲۰ درصد استفاده از ابزارها در خدمتِ استراتژیها. میگفت این اعداد را بارها شنیده بودیم، اما در علیبابا در عمل، اهمیت این ۸۰-۲۰ را حس کردیم.
چگونه در “دام ابزارها” نیفتیم؟
این قسمت از حرفهای او بیشتر از همه در خاطرم مانده و احتمالا خیلی جاها به دردمان خواهد خورد (نقل به مضمون):
«وقتی میخواستیم یک کمپین را شروع کنیم، حواسمان بود چون “پول زیادی نداریم”، نمیتوانیم در مرحله شناخت بازار “پول کمی صرف کنیم”.»
و این یعنی اهمیت فکر کردنِ پیش از عمل و صرفِ استراتژیک منابع.
بعد از شناخت مناسب از وضعیت بازار و مخاطبین کمپینِ مورد نظر علیبابا، دیگر تصمیم گرفتن برایشان بسیار ساده شده بود. با توجه به بخشبندی بازار و هدفی که آنها در این کمپین لحاظ کرده بودند، این تصمیمات گرفته شده بود:
- بازاریابی محتوایی به صورت موقت تعطیل شود
- پاسخگویی تماسها باید ۲۴ ساعته باشد
- نسخه موبایل باید بدون نقص و حرفهای عمل کند
در کمپینی که توحید از آن حرف میزد، افراد شاغل و پرسفر هدف قرار گرفته شده بود. هر کدام از تصمیمات بالا نیاز به صرف منابع و البته جسارت دارد. شناخت کافی از بازار و فهمِ استراتژی، به توحید و تیمش این جسارت را داده بود که تصمیمات بزرگ و مهم را بگیرند و نتایج هم نشان از موفقیت این کمپین داشت.
تاکید توحید بر عدم رقیق کردن فعالیتهایمان و تمرکز بر یک بخش از بازار هم واقعا شنیدنی بود. بعضی چیزها اینقدر مهماند که به نظرم باید مثل ذکر مدام با خودمان تکرار کنیم، چه در مسیر شغلیِ فردیمان و و چه در کسب و کارمان، باید همیشه حواسمان به تخصیص بهینه منابع باشد و در دام تخصیص متعادل منابع نیفتیم:
لطفا معمولی نباشیم! (تخصیص “بهینه” منابع یا تخصیص “متعادل” منابع؟)
۴- دیجیکالا و affiliate marketing
در این نوع از فروش، هر کسی میتواند در سایت و یا سایر رسانههای خودش، بخشی از فروشگاه اینترنتی دیجیکالا را داشته باشد و در صورت فروش محصولات از این طریق، درصدی از فروش نصیبش خواهد شد. (در این باره اینجا بیشتر بخوانید)
از قضا دیجیکالا برنامۀ ویژهای برای فروش بر این اساس در بستر تلگرام داشته که به لطف دوستان این برنامه مختل شده. دست دوستان درد نکند.
این سیستم فروشِ دیجیکالا قرار است از اول خرداد اجرایی شود. نکته جالب در این خصوص، این بود که کار فنیِ راهاندازی این سیستم توسط دیجیکالا برونسپاری شده بود و یک تیم متخصص به صورت in-house کار را انجام داده بودند. در این حالت:
- کار به یک تیم تخصصی برونسپاری شده و قطعا با کیفیت بهتری به نسبت اعضای داخل سازمان انجام خواهد شد
- تیم داخلی سازمان درگیر این کار نشدهاند
- مشکلات دوری تیمِ تخصصی با حضور آنها در محل دیجیکالا حذف شده است
سپردن کار به یک تیم متخصصِ کوچک باز هم در ارائههای امروز وجود داشت و آن هم در زمینه تولید محتوا:
۵- تولید محتوای هیجانی و کار مشترک ردلاین و پارس آنلاین
پارس آنلاین هم بخشی از فرایند تولید محتوای خودش برای شبکههای اجتماعی را به تیم ردلاین برونسپاری کرده بود.
فکر میکنم این یعنی تیمهای کوچک، چابک و متخصص در آینده هم بارها مورد رجوع سازمانهای بزرگ مثل دیجیکالا و پارس آنلاین قرار خواهند گرفت. پس باز هم زنده باد تمرکز بر یک تخصص.
پیشنهاد میکنم حتما سری به صفحه اینستاگرام و سایت تیم ردلاین بزنید.
حتما سایت این تیم و همکاریهایشان را هم ببینید:
۶- در مذمت دانشگاه
تعداد زیادی از سخنرانان به دانشگاه بد و بیراه گفتند. سخنرانیِ دانشگاهی به عنوان نمادِ یک سخنرانی تئوری و بیخاصیت مطرح بود و سخنرانان ابتدا اعلام برائت میکزدند از سخنرانِ دانشگاهی بودن و بر کاربردی بودن حرفهایشان تاکید میکردند.
زنده باد دانشگاه! همین.
۷- بوی خوش تلاشِ ما
همنسلان من حالا خیز برداشتهاند برای چرخاندن بخشی از اقتصاد که بوی نفت نمیدهد. اگر بازیهای نسل قبل بگذارد، میتوانند در دنیای جدید حتی در بازارهایی فراتر از مرزهای ایران هم حضور داشته باشند. به لطف این شور و دانش و مهارت این امر شدنی است. اگر بگذارند.
ما با نسلی روبرو هستیم که قواعد دنیای جدید را میفهمد. به شغلش عشق میورزد و به تعبیر من اهل کارنکن است. البته که همچنان کلید اینترنت زیر دستان نسلی دیگر است.
[maxbutton id=”2″ url=”https://aminaramesh.ir/%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%A9%D9%86/” text=”نقشه راه کارنکن” ]
۸- تمشک طلایی
و البته قطعا تمشک طلایی را باید بدهیم به مجتبی جوانمردی برای ارائهاش. ما نفهمیدیم داستان سامسونگ در ارائه او چه بود و چه گفت و چه شنیدیم.
۹- رویداد، منبعِ الهام
حضور در چنین همایشهایی را سعی میکنم از دست ندهم. علاوه بر نکاتی که میشود یاد گرفت. همیشه برایم منبع الهام هم هست. چنان که من گاهی کتابها را هم به عنوان منبع الهام میخوانم.
با شنیدن سخنرانیها، گاهی تداعیهای ذهنی غیرمرتبطی به موضوعات سخنرانی داشتم. در مورد کارهای شخصی خودم چیزهای زیادی به ذهنم میرسید. همیشه برایم اینگونه بوده. همه را یادداشت میکنم و بعد از رویداد به سراغشان میروم.
از طرفی حضور در جمع دیگران باعث میشود به قول محمدرضا دوباره کالبیره شویم.
دستمان میآید که ما کجای داستانیم و دیگران چه میکنند. فکر میکنم یکی از عادتهای خوبم در این سالها حضور در رویدادهای مرتبط به حوزۀ کاریام بوده. به شما هم پیشنهاد میکنم امتحان کنید این داستان را.
همین الان به ایوند بروید و رویدادهای زمینه کاری خودتان را جستجو کنید.
۱۰- کیفیت برگزاری رویداد
قطعا افتضاح بود. یکی از مجریها نیامده بود. برنامه در شروع تاخیر زیادی داشت و در ادامه هم طبق برنامه نبود. میکروفن هم بارها قطع شد. دیگر چه بگویم؟
۱۱- و باز هم مهندسان
هر کدام از سخنرانان که از سابقۀ تحصیلیاش گفت، مهندسی خوانده بود. توحید علی اشرفی (مدیر بازاریابی علی بابا) و محمد علی جنتخواه (موسس و مدیر سایت طرفداری (رنک ۳۴ الکسای ایران)) را به خاطر امیرکبیری بودن یادم مانده. باقی هم همینطور.
من بارها از لزوم تغییر مسیر شغلی برای مهندسانِ بیکار گفتهام. نباید عرضه و تقاضا را در بازار کار دست کم بگیریم.
اگر شما هم در پی تغییر شغل هستید، پیشنهاد میکنم این مطلب را بخوانید:
چگونه تغییر شغل دهیم؟ (به همراه نقشه راه تغییر شغل)
۱۲- بادکوبه، فراتر از مرزها
چند ماهی است بادکوبه را شناختهام و از شما چه پنهان یکی از دلایل اصلیام برای شک نکردن در ثبت نام این رویداد، دیدن اسم بادکوبه بود. بادکوبه به عنوان یک آژانس تبلیغاتی پیشرو، برایم مظهر همکاری نسل قدیم و جدید است. مدیران اصلی بادکوبه بالای ۵۰ سال سن دارند، ولی بر روی خلاقیت و توان ذهنی جوانها سرمایهگذاری کردهاند و حاصل شده آژانس تبلیغاتی حرفهای بادکوبه.
محسن رهگذر به عنوان معاون ارتباطات خلاق دیجیتال بادکوبه ارائه خوبی داشت و با اینکه به عنوان آخرین سخنران بر روی صحنه آمد، اما مرا مجبور به یادداشتبرداری کرد.
او از فرایند ایدهپردازی در طراحی تبلیغات و بایدها و نبایدهای بعد از اتاق فکر گفت.
در اتاق ایدهپردازی باید و نبایدی وجود ندارد و همه هر ایدهای به ذهنشان برسد، مطرح میکنند و نباید ایدهای فیلتر شود. اما بعد از اتاق ایده، حتما باید معیاری وجود داشته باشد تا ایدهها را فیلتر کند.
اگر به دنیای تبلیغات علاقه دارید، پیشنهاد میکنم حتما سری به سایت بادکوبه بزنید و نمونه تبلیغات و همکاریهایش را ببینید:
۱۳ – متمم و ما ادراک متمم
در یکی از سخنرانیها عکس ست گادین بر روی یکی از اسلایدها بود و سخنران در وصف او حرف میزد. اطرافیانم شروع به نوشتن اسم این آدم کردند تا بعدها شاید اسمش را جستجو کنند و شاید کتابهایش را بخرند و شاید بخوانند.
ما به لطف متمم و محمدرضا چند سالی است ست گادین را میشناسیم و کتابهایش را خواندهایم و حالا منبع درآمدمان هم از سرنخهایی است که متمم به ما شناسانده و مهارتهایی است که به کمک متمم یاد گرفتیم.
امثال ست گادین و دن آریلی و خیلیهای دیگر را متمم به فضای وب فارسی و ذهن ما آورده. اینها یعنی متمم خیلی بزرگ است و ما خوششانس بودیم که از اولین روزهایش، متممی شدیم.
آخرین باری که رویدادِ یک روزه رفته بودم، گردهمایی متمم در مرداد ۹۶ بود. متمم سطح استانداردهای ما را در تمامی حوزهها بالا برده. آن برگزاری متمم کجا و برگزاری این رویداد کجا؟
درود بر متمم.
۱۴- معجزه طنز در سخنرانی
این نوشته را با نقش طنز در سخنرانی تمام کنم. طنز در سخنرانی معجزه میکند. این را من و سایر دوستانمان که قرار است سخنرانی کنیم، نباید فراموش کنیم. از بین سخنرانان آنهایی که لبخند بر لبمان نشاندند واقعا متمایز بودند و در خاطر خواهند ماند. دستشان درد نکند.
پسنوشت
خوشحال شدم که دوست خوبِ متممیام، حمید طهماسبی را هم در این روز دیدم و با هم در مورد کار و کسبمان حرف زدیم. او هم در مورد این روز نوشته. مطلب حمید را اینجا بخوانید.
در توئیتر این رویداد را با هشتگ dmday# دنبال کنید.
چند وقتی است من هم اکانت توئیترم را راه انداختهام. متوجه شده بودم در بین فعالان اکوسیستم استارتآپی، توئیتر نقش زیادی دارد. در این رویداد نقش پررنگ توئیتر بیشتر برایم اثبات شد.
بعد از خواندن این مطلب چه کنم؟
این مطلب را بخوانید:
[maxbutton id=”2″ url=”https://aminaramesh.ir/1396/09/15/شغل-مناسب/” text=”شغل مناسب من” ]
دیدگاه ها
عالی بود
ممنون که گزارشهای خوبی از این همایش تهیه کردید.
روز بخیر آقای آرامش گرامی
آیا ویدیو هاش موجوده ؟
سپاس
پست
سلام
طبیعتا باید از خودشون بپرسید
امین جان ممنون از تو و حمید
ایا شما اطلاع داری ویدیو این همایش ظبط شده یا نه ؟ و اینکه چطور میشه این ویدیو رو تهیه کرد ؟
راستش خیلی ناراحتم که این همایش رو از دست دادم
پست
مخلصم محمودجان
روز همایش گفتن که ویدئوها رو بعدا منتشر میکنن.
به نظرم برای اطلاع دقیقتر با خود هفته نامه شنبه و جناب اکبر هاشمی بهتره ارتباط بگیری.
خیلی هم ناراحت نباش رفیق. 😉
امین جان ممنون از تو و حمید که گزارشهای خوبی از این همایش تهیه کردید. برای منی که حضور نداشتم خیلی خوب بود.
پست
خوشحالم پیمان جان که مطلب بدردت خورده.
مخلصم.