در انبارداری، اصطلاحی هست به نام minimum stock level. چیز عجیب و غریبی نیست. خط تولیدی که با نبود یک قطعه یا مادۀ خام میخوابد باید به فکر این باشد که موجودی آن ماده یا قطعه هیچوقت صفر نشود. بنابراین در آن خط تولید همیشه مقداری (بزرگتر از صفر) از آن ماده یا قطعه را به عنوان خط فرمز درنظر میگیرند و نه خود صفر را.
در زندگی شخصی هم من همیشه حواسم به این حدِ مینیموم هست؛ و بنظرم این مورد باعث شده صرفهجویی خوبی در وقتم بکنم.
خمیر دندان و شامپو و صابون و الخ را نمیگذارم تمام شوند و وقتی مقدار آنها به یک (و نه صفر) رسید، این اقلام وارد لیست خرید روزانهام میشود.
همانطور که قبلا هم گفتهام من به فکر کردن مکتوب خیلی وابستهام و همیشه یک دفتر برای فکر کردن همراهم دارم. هیچوقت نمیگذارم تعداد دفترها و دفترچههای نو در خانه به صفر برسد. همیشه یک دفتر نو در خانه هست.
همین داستان را راجع به اقلام دیگر در زندگی هم سعی میکنم رعایت کنم و فکر میکنم صرفهجویی خوبی هم در زمانم به واسطۀ رعایت این اصل داشتهام.
شاید بد نباشد شما هم به این موضوع فکر کنید.
تمام شدن کدام کالا در منزل یا محل کارتان باعث شده زمان را از دست بدهید؟ یا در برنامههایتان اختلال ایجاد شده؟ بهتر نیست برای آن به فکر رعایت minimum stock level باشید؟
[maxbutton id=”2″ url=”https://aminaramesh.ir/category/%DB%8C%DA%A9-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%A8/” text=”سری یک چیز خوب” ]