رادیو کارنکن، قسمت اول: گفتگو با سلمان قاسمی

قسمت اول رادیوکارنکن

برای اولین قسمت رادیو کارنکن با دوست خوبم، سلمان قاسمی گفتگو کردم.

در خصوص سلمان قبلا در قسمت‌ هجدهم سری کارنکن نوشته بودم (اینجا). آدم خودساخته‌ای که با تکیه بر دانش و مهارت‌های خودش آهسته آهسته پیشرفت کرده و حالا یکی از تولیدکننده‌های کمپرسورهای خاص صنعتی در ایران هست.

سلمان مثل عدۀ زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاه های خوبِ ایران، این فرصت این رو داشته که زندگی و آیندۀ خودش رو در جایی دورتر از اینجا بسازه. اما اون تصمیم دیگه‌ای گرفته و حالا مدیرعامل مجموعه‌ای هست که برای ۱۵ نفر هم ایجاد اشتغال کرده.

تصمیمی که شاید خیلی سخت‌ و دشوار بوده، اما از نظر سلمان ارزشش رو داشته.

علیرغم فشارها و استرس‌های زیادی که سلمان تحمل کرده، وقتی از رویاها و تلاش‌های خودش حرف میزنه، برقی توی چشمانش هست، کاش میشد اون رو هم به تصویر کشید.

بنظرم این برقِ چشمان رو باید مرتبط به سبکی از زندگی بدونیم که سلمان انتخاب کرده، اون تصمیم گرفته کارنکنه و با شغلش زندگی کنه.

بخشهایی منتخب از این گفتگو:


قسمت اول رادیو کارنکن رو میتونید از لینک زیر دانلود کنید. لینک مطالب مرتبط به این قسمت رو هم در ادامۀ همین پست گذاشتم. شاید بد نباشه بعد از شنیدن این فایل صوتی، اونها رو هم یه نگاهی بندازین.

 


مطلبی در مورد سه فاکتوری که موقع انتخاب شغل بهتر است به آنها توجه کنیم:

شغل مناسب من چیست؟ (بر مبنای مدلی سه‌گانه برای انتخاب شغل)

درباره اهمیت پیدا کردن مسیر مختص به خودمان:

گزینه های خوب آدم را بیچاره میکند

دیدگاه ها

  1. علی زیوری

    ممنونم آقای مهندس امین آرامش
    من تقریبا تمام‌پادکست های کارنکن را گوش کرده ام.
    و نقدهایی هم برای بهینه سازی قسمت های آینده، پای بعضی از پادکستها نوشته ام.

    شما می توانی یک چهره ی ماندگار شوی با همین کار.

    به شرطی که کار را روز به روز، بهینه کنید.

    ارادتمندم

    1. نویسنده
      پست
  2. مارال

    سلام اقای ارامش. از وبلاگتون خیلی لذت می برم
    خوش‌حالم‌که با این وبلاگ اشنا شدم من دانشجو معلم هستم گرایش اموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان.
    تیپ شخصیتی istjهستم ومزاج بلغم.
    میدونم که دومقوله‌ی مزاج وتیپ شخصیتی در انتخاب شغل مهم اند.من الان ۸ سال تعهد خدمت دارم بعد از اتمام مقطع کارشناسی نمیدونم ارشد چه رشته ای بخونم
    که درامد بیشتر داشته باشه حوصله دکتری گرفتن هم ندارم مردد هستم چه کنم
    ایا بعد از اخذ لیسانس صبر کنم تا۸سالتعهدم تموم بشه
    وکنکور تجربی برای رشته های( فیزیوتراپی- بینایی سنجی- شنوایی سنجی- کاردرمانی- گفتار درمانی) بدم در۳۴ سالگی.
    یا
    بعد از اخذ لیسانس سه سال که از تعهد‌خدمتم بگذره
    میتونم ارشد کنکور بدم نمیدونم دبیری برم( حقوقم بیشتر میشه ولی خیلی کم) یا ارشد حسابداری بخونم
    تا بعد تعهد خدمتم در ازمون استخدام بانک شرکت کنم
    البته الان استخدام رسمی ام.در بانک شاید وامی گرفتم
    برای خرید خونه
    علاقه ام به رشته های کادر درمان همونایی که در پرانتز نوشتم است ولی قبول نشدم وخیلی افسرده ام.فیزیوراخیلی دوست دارم چه کار کنم

  3. نرگس

    سلام، بسیار عالی و انگیزه بخش بود. ممنون از راه انداختن کار نکن. من شاگرد شما در دوره جامع طراحی زندگی هستم. خیلی کنجکاوم بدونم به طور تخصصی تر، مشکلات کارشون چی بوده و چطور در تخصص خودشون، شرکت تاسیس کردند، تامین مالی کردند، چه قوانینی رو باید می دونستند و… اگر امکانش بود، به طور جزئی تر هم اگر بشه با این آدم های خودساخته ی موفق مصاحبه کرد و در پادکست کار نکن یا برنامه ی دیگری آورد، چقدر عالی تر خواهد بود…

    1. نرگس

      در ضمن به سیل عظیمی از دوستانم هم این پادکست رو معرفی کردم. با آرزوی موفقیت های روزافزون برای شما

      1. نویسنده
        پست
  4. مژگان

    سلام من که واقعا لذت بردم ممنون از شما میشه لطفا یک راه ارتباطی با آقای سلمان قاسمی بگید.ممنونم

    1. نویسنده
      پست
  5. سپیده

    خیلی لذت بردم ..واقعا آموزنده و تاثیر گذار بود..من خودم فارغ‌التحصیل فوق برق هستم از دانشگاه سراسری و چیزی که برام مونده یه افسردگی ناشی از پیدا نکردن کار هست..بعد گوش دادن این فایل دارم به این فکر میکنم که چقدر حیف که اجازه دادم مسایل حاشیه ای منو از آرزوهام دور کنه..امیدوارم بتونم راه درستمو پیدا کنم
    ممنون از شما جناب آرامش

    1. نویسنده
      پست
  6. محمدرضا زمانی

    سلام امین جان
    فایل رو الان گوش کردم. خیلی لذت بردم از شنیدن تجربه های سلمان.
    راستی چه جالب که سلمان هم بوعلی خونده. خدا رو چه دیدی. شاید حتی همدیگه رو دیده باشیم تو دانشکده 🙂
    موفق باشی 😉

    1. نویسنده
      پست
    1. نویسنده
      پست
  7. وحید نصیری

    امین عزیز سلام
    واقعا ایده ی کارنکن رو از همون روز اول به شدت می فهمیدم یعنی چی (‌ والبته خودت متوجه شدی که احیانا یکی از بزرگترین چالش های زندگی من همین جریان کارنکردن است) و چه خوب که این ایده رو به شکل جدیدش داری پی می گیری ، ممنون بابت این محتوای خوبی که تهیه کردی
    خیلی خیلی ممنون

    1. نویسنده
      پست
  8. سجاد محمدیان

    امین جان سلام
    امیدوارم حالت خوب باشه
    واقعاً از قسمت اول رادیو کارنکن لذت بردم. برام جذاب بود که کسی با وجود همه سختیهای کار کردن تو ایران بتونه گلیم خودش رو از آب بیرون بکشه و مثل خیلی های دیگه همش منتظر نباشه تا دولت براش کاری بکنه.
    بعضی آدما انگار آفریده شدن برای سعی و تلاش و خستگی ناپذیری. یه بزرگواری تو خوابگاه ما بود که همیشه بهم میگفت “سجاد من مجبورم آدم بزرگی بشم”. مطمئنم که میشه چون فکر و ذکرش همین بود.
    از اینکه میبینم داری راهی که دوست داری رو میری و سرزنده ای بینهایت خوشحالم.
    تازه با سایتت آشنا شدم ولی دارم به همه دوستانم توصیه میکنم بخوننت.
    با بهترین آرزوها
    سجاد

    1. نویسنده
      پست
      امین آرامش

      سلام بر سجادِ گُل
      بسیار از لطفت ممنونم سجاد عزیز، خوشحالم که اولین قسمت رو دوست داشتی. 🙂
      کلی خاطره برام زنده شد سجاد. تو همون سجاد محمدیان خودمونی دیگه؟ خوابگاه گلشن؟ اگر خودتی یه آماری از لوکیشینت بده، ببینیم کجای این کره خاکی هستی…
      مخلصم.

      1. سجاد محمدیان

        مخلصیم مرد بزرگ
        آره، همونم. مزاحمتون شده بودم تو اتاقتون. با حسین عباسی و اون دوست ساوه ای که اسمش یادم نیست.
        شکر خدا میکنیم. تو هلندم، اواخر دوره دکتری. اگه خدا بخواد چند ماه آینده دفاع میکنم.
        هستیم زیر سایه خدا. دعا به جون دوستای خوب میکنیم که تو البته یکی از بهترینایی.
        میترسم این پاسخ مستقیم بره رو سایتت وگرنه بیشتر توضیح میدادم. 😉
        ارادتمندیم جوونمرد

        1. نویسنده
          پست
          امین آرامش

          به به. ارادتمندیم سجادجان. 🙂
          ایشاالله به خیری دفاع کنی و بیای اون ادامۀ پاسخ رو حضوری بهم بدی و بشینیم به همین بهانه گپ بزنیم.
          خوشحال شدم سجادجان از اینکه نظرت رو اینجا دیدم. بازم بهم سر بزن…

  9. زینب

    راستش فکر نمی‌کردم قسمت اول اینقدر خوب باشه. دلم میخاد باز دوباره بهش گوش بدم. این دفعه نوت بردارم. راست میگن آدمِ کاربلد بیکار نمی‌مونه. این حکایت دوست شماست. فکر کنم این داستان تمام بهانه‌های منو بابت شهر محل زندگیم و اینکه گاهی همه چیز کاملا اوکی نیست ازم گرفت. قطعا مخاطب قسمت‌های بعدی رادیو کارنکن خواهم بود.
    راستی چه صدای گرم و قشنگی دارین.
    یه چیز دیگه
    دیشب داشتم فکر می‌کردم چقدر راه مونده تا منم بتونم محتوای به این با کیفیتی تولید کنم و پست‌های وبلاگم دیگه شبیه انشای شب بچه‌های دبستانی نباشه.

    1. نویسنده
      پست
      امین آرامش

      زینب عزیز، ممنون که کاملا صادقانه از حس قبل و بعد از گوش دادن به این فایل گفتی.
      خوشحالم که این قسمت برات مفید بوده و امیدوارم باقی قسمتها هم همین حس رو در تو ایجاد کنه.

  10. مائده

    سلام امین
    ممنون بابت تهیه این قسمت
    راستی قرار بود یه قسمت کار نکن مربوط به خودت باشه 😉 منتظر اون قسمت هستیم

    1. نویسنده
      پست
      امین آرامش

      سلام مائده
      شاید یه روزی اون رو هم تهیه کردم. اما لابلای همه نوشته‌های کارنکن که قبلا نوشتم و مطالبی که به شرط حیات بعدا در این مورد خواهم نوشت حتما از داستان کارنکن خودم هم خواهم گفت.
      راستی مائده، کاش بیشتر برام بنویسی نظراتت رو…

  11. وحید محمدزاده

    امین سلام.
    من که خیلی از قسمت اول رادیو کار نکن خوشم اومد، اولش فکر نمیکردم حوصله ام بکشه که یک ساعت گوش بدم.
    و اینکه یاد چند سال پیش افتادم، خونه ما نزدیک شهرک زواره ایه (همون جا که سلمان کارگاه داره) همیشه پیاده میرفتم اونجا به دنبال کار.هیچ وقت هم تو اون شهرک کار گیرم نیومد.یا میگفتن کارگر نیاز نداریم ویا اینکه رو در کارگاه مینوشتن: لطفا در نزنید کارگر نیاز نداریم.

    1. نویسنده
      پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *