بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، blockchain میتونه تجارت جهانی رو بیشتر از ۱ میلیارد دلار بهبود ببخشه و سایت Grandviewresearch تخمین زده که در سال ۲۰۲۴ اندازهی بازار بلاکچین به ۷٫۵ میلیارد دلار برسه.(+) این اعداد فقط یک چیز رو نشون میدن: انقلاب بلاک چین. بلاک چین چیست و فناوری بلاک چین چه آیندهای خواهد داشت؟
با توجه به رشد سریع بلاک چین، به نظر میرسه فناوری بلاک چین در آینده حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشه.
در حال حاضر، به خصوص در کشور ما، تعداد کمی هستند که در این حوزه مشغول به کارند و به نظر میرسه که ظرفیتهای زیادی برای افراد توانمند در حوزهی بلاک چین وجود داره.
همه چیز در مورد فناوری بلاک چین رو در مصاحبه با متخصصین بلاک چین متوجه خواهید شد.
اگر این مقاله رو بخونین متوجه میشین که:
بلاک چین چیست؟
کاربردهای بلاک چین چیا هستن.
مزایا و معایب بلاک چین چیه؟
زبانهای برنامه نویسی بلاک چین کدوم زبانها هستن.
و …
به دلیل اینکه توسعهی هر برنامهای بر پایهی بلاک چین شامل ۲ قسمت business side و technical side میشه، برای مشخص شدن ابعاد دقیق بلاک چین و درک دقیقتر از موضوع با دو متخصص این حوزه گفتگو داشتیم. پس در ادامه، هم در مورد برنامه نویسی بلاک چین خواهید خوند و هم نکات بسیار خوبی رو در مورد فناوری بلاک چین میدونید.
با ما همراه باشید:
سلام لطفا خودتون رو معرفی کنین؟
سلام شهرزاد پاک گوهر هستم. فارغ التحصیل رشتهی مهندسی شیمی از دانشگاه شریف. البته از سال دوم به عنوان رشتهی دوم اقتصاد رو هم توی این دانشگاه خوندم. در طول دوران دانشجویی کار جدی به معنای کارمندی و گرفتن حقوق نداشتم.
بعد از دانشگاه، در یک شرکت نرم افزاری که نرم افزارهای سازمانی مبتنی بر وب مینوشتن، مشغول به کار شدم. من به عنوان توسعه دهندهی کسب و کار عضو تیمشون شدم و ۳ ماه باهاشون کار کردم.
بعد از اون وارد یک شرکت دیگه شدم که نرم افزار های سازمانی ERP توسعه میداد. به عنوان کارشناس تحقیق و توسعه توی اون شرکت بودم و ۷ ماه هم در اون شرکت کار کردم.
بعد از اون حدود ۳-۴ ماه روی ایدهی خودم که در حوزهی حسابداری سازمانی بود کار کردم که بعد فهمیدم که تنهایی نمیتونم که عملیاتیاش کنم.
در طول مدت کار کردنم فهمیدم که به حوزه تکنولوژی های مالی(فین تک) علاقه دارم. وقتی توی این حوزه تحقیق کردم یکی از کارهایی که میتونستم انجام بدم فناوری بلاک چین بود.
هیچ چیز خاصی در مورد بلاک چین نمیدونستم فقط بعضی جاها به گوشم خورده بود. اونجا بود که با شرکتی که الان دارم توش کار میکنم به اسم اریاتک آشنا شدم که برای حوزهی بلاک چین کارشناس تحقیق و توسعه میخواستن. رزومهام رو فرستادم و اونجا مشغول به کار شدم.
برای ما در مورد بلاکچین بگو. میخوایم بدونیم چطوری با بلاک چین آشنا شدی و کارت از کجا شروع شد.
من دقیقا بلاک چین رو از ۲۴ دی ماه ۱۳۹۶ شروع کردم.
زمانی خیلی به بلاک چین علاقه مند شدم که میخواستم توی حوزهی تکنولوژیهای مالی کارکنم و یکی از کاربردهای اصلی بلاک چین در حوزهی مالی و بانکداری هستش. به همین دلیل بلاک چین جز گزینههام برای کار کردن شد. بحث اصلی خودم این بود که در حوزههای مالی کار کنم و بلاک چین یک موقعیت خوب برای من بود برای اینکه در حوزهی فین تک کار کردم.
خیلیا شاید اسم بلاک چین رو شنیده باشن، اصلا بلاک چین به زبان ساده یعنی چی؟ دوست داریم بدونیم بلاک چین چطور کار میکنه.
شروع بلاک چین به سال ۲۰۰۹ برمیگرده که Satoshi Nakamoto مقاله ای دربارهی یک سیستم پولی جدید نوشت که سیستم نقل و انتقال پول بدون حضور یک نهاد مالی واسط مثل بانک ها انجام میگیره.
Satoshi اسم این سیستم رو بیت کوین گذاشت.
اون چیزی که ما به اسم بلاک چین میشناسیم، آغازش از بیت کوین بود ولی نه محدود به بیت کوین موند و نه تنها کاربردش کاربردهای پولی و بانکی هست.
اگر بخوایم بلاکچین رو به زبان ساده توضیح بدیم، میشه گفت که بلاک چین یک سیستم نگهداری و انتقال اطلاعاته که به جای اینکه یک سرور مرکزی داشته باشه و قدرت ثبت و تغییر اطلاعات دست یک سازمان مشخص باشه، دیتابیسهای نگهدارندهی اطلاعات و پردازندههای اطلاعات به صورت توزیع شده بین سازمانهای مختلف پخش شده. این مسئله باعث میشه که وقتی ما در یک شبکه به مبادلات نیاز داشته باشیم و در این دیتابیسها اطلاعات رو نگه داری کنیم، بتونیم به صورت امن و غیرقابل تغییری این اطلاعات رو بین افراد به اشتراک بذاریم.
کاربردهای بلاک چین رو برای ما توضیح میدی. موارد استفاده از بلاک چین چیا هستن.
کاربرد اصلی بلاک چین جایی هست که مجموعهای از افراد یا بیزینسها باشند که بخوان با هم کاری انجام بدن که نیاز به اشتراک اطلاعاتشون داشته باشه بدون اینکه هیچ کدومشون به تنهایی حاکمیت مطلق داشته باشن.
به طور مثال اگر من و شما بخوایم در حال حاضر پول به هم انتقال بدیم برای این کار یک بانکی رو مرجع انتخاب کردیم، هردوتامون به بانک اعتماد داریم، در نتیجه اگر شما پولی برای من بریزید و اون بانک به من اعلام کنه که پول به حساب من واریز شده من قبول میکنم که این تراکنش انجام شده.
در این مثال در فناوری بلاک چین، ما سیستمی رو به وجود میاریم که پروتکلهای سیستم طوری طراحی شده باشن که اگر شما این انتقال پول رو بزنید، بدون اینکه نیاز باشه یک نهاد مرجعی تراکنش شما رو تایید کنه، من با توجه به پروتکلهای خود سیستم اطمینان داشته باشم که این تراکنش انجام شده.
البته این نوع نگهداری اطلاعات گرونتر از حالتی هستش که یک سرور مرکزی وجود داشته باشه ولی امنتره.
درنتیجه مابیشتر چیزی رو میخوایم توی این بستر نگهداری و منتقل کنیم که برامون ارزشمند باشه.
این میتونه جاهای مختلفی کاربرد داشته باشه ولی یکی از کاربردهای جدی بلاک چین توی بحث حوزههای صنعت مالی و بانکداری هست. بحث دیگهای که بلاک چین به طور جدی بهش وارد شده بحث مدیریت زنجیرهی تامین هست. در زنجیره ی تامین دینفعان زیادی حضور دارن و مدیریت اطلاعاتی که وارد سیستم میشه سختیهایی رو به وجود میاره و گردش اطلاعات بسیار کند پیش میره. استفاده از فناوری بلاک چین باعث میشه که درعین حال که افراد به پروتکل سیستم اعتماد دارن، بتونن سرعت لازم درجریان اطلاعاتی رو ایجاد کنن.
این تا جایی تاثیر داره که شرکت MAERSK که یکی از بزرگترین شرکتهای حمل و نقل دریایی هست، در حال آماده سازی یک راهکار مبتنی بر بلاکچین در حوزهی زنجیرهی تامین به کمک IBM هست.
پیشبینیهای این شرکت نشون میده که با استفاده از این راهکار مبتنی بر بلاک چین، قادر خواهد بود حدود ۱۵ درصد حجم مبادلات جهانی رو افزایش بده.(+)
یکی دیگه از کاربردهای بلاک چین برای زمانی هست که ما میخوایم بدونیم که اطلاعاتی که به ما رسیده دست کاری نشده. یکی از مصادیق اصلی این موضوع بحث اصالت سنجی اثر هنری یا خیلی موارد دیگه هست که بدون حضور یک واسط بشه اصالت اثر رو اثبات کرد.
یکی از راه حلهایی که پیاده سازی شده برای اصالت الماس هستش؛ اینکه این الماس تولید شده دقیقا برای کجا هست و چه ویژگیهایی داره و مطمئن باشیم اطلاعاتی که ثبت شده اطلاعاتیه که دستکاری نشده.
آیا در ایران کاری به اسم متخصص بلاک چین وجود داره؟
ما توی ایران مثل بقیه کشورها مسائلی رو داریم که بخوایم براساس فناوری بلاک چین حلش کنیم اما بستگی داره که چقدر برای اون سازمان این مسئله اولویت داشته باشه.
طبق بررسیهایی که ما انجام دادیم دوتا حوزه هستن که توی ایران میتونن در استفاده از فناوری بلاک چین پیشگام باشن.
یه نکتهای که در حوزهی بلاک چین وجود داره اینه که فناوری بلاک چین بیش از اون که مسئلهی تکنولوژیک باشه، مسئلهی کسب وکاره که مهمه.
یعنی چالش اصلی اینه که شبکه ارتباطی که قراره از سیستم استفاده کنن، چگونه قراره باهم همکاری داشته باشن.
به دلیل اینکه این سیستم یک سیستم جدید هست، یکی دیگه از چالشهای اصلی بحث مقررات هست. مثلا مسئلهی اصالت اثر یا مالکیت اثر رو در نظر بگیرید. اگر قرار باشه که این موضوعات رو در بستر بلاک چین داشته باشیم آخرش باید دادگاه این راه حل رو بپیذیره که این یک روش اثبات مالکیت هستش. در غیر این صورت راه حل ارایه شده فایدهای نداره.
چالش بعدی هم بحث استاندارد سازیه که راهکارهای مختلف بتونن باهم سازگاری داشته باشن. از طرفی، راهکارهای بلاک چینی قرار نیست تمام ابعاد یک بیزینس رو پوشش بدن، پس لازمه که اون بخشهایی که داره به صورت بلاک چینی کار میکنه بتونه با بخشهایی که بلاک چینی نیستن ارتباط برقرار کنه.
این ۳ چالش نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا وجود داره و این باعث شده که هنوز بلاک چین با دوران بلوغ اش فاصله داشته باشه ولی هم توی ایران و هم توی دنیا در حال حاضر بلاک چین میتونه راهکارهای مختلفی رو برای کارهای مختلف ارائه بده.
در ایران، حوزههای بانکداری و زنجیره تامین در صنایع بزرگی مثل صنعت نفت یا لجستیکهای دریایی، میتونن گزینههای مناسبی برای پیاده سازی فناوری بلاک چین باشن.
فیلم۱:فیلم شهرزاد پاک گوهر
در حوزهی بانکداری و تکنولوژیهای مالی، ما بانکهای بروز و با زیرساخت تکنولوژیک خوبی داریم. اغلب بانکهای ما به دنبال تکنولوژی بلاک چین هم هستن و الان میتونم بگم که تمام بانکهای بزرگ ایران یکسری کارها رو در حوزهی بلاک چین شروع کردن.
در حوزهی صنعت، خود وزارت صنعت به کار در حوزهی بلاک چین علاقه مند هست. وزارت نفت هم تا حدودی به سمت بلاک چین اومده.
شرکتهای کوچکی هم هستن که در حوزهی بلاک چین فعالیت میکنن. البته به دلیل اینکه تقریبا بلاک چین بیشتر برای کارهای بزرگ معنی پیدا میکنه و شرکتهای کوچک معنی نداره که برای خودشون راهکار مبتنی بر بلاک چین داشته باشن، این شرکتهای کوچک بیشتر تامین کنندهی فناوری برای سازمانها و شرکتهای بزرگ هستن.
چه آیندهی شغلی رو برای بلاک چین در ایران و جهان متصور هستی؟
یکی از چیزایی که من رو وسوسه کرد که بلاک چین رو جزء گزینههام بذارم، صحبتهای قابل تامل آدمهای بزرگی بود که دربارهی بلاک چین گفته میشد.
مثلا mark anderesen که جز موسسان پیپال بوده و در حوزهی مالی صاحب نظر محسوب میشه نظر بسیار مثبتی در بحث ارائه خدمات و ارزش پیشنهادی جدیدی که بلاک چین به بیزینسها میده داره.
و یا Tapscott کسی هستش که جز ۵۰ متفکر برتر دنیا در حوزهی مدیریت هستش در سال ۲۰۱۵ کتابی به اسم «انقلاب بلاک چین» نوشته.
کسایی که صاحب نظر هستن و باید بهشون توجه کرد حرفهای بزرگی دربارهی بلاک چین زدن.
ولی من خودم با توجه به یکسال کار کردن در این حوزه و خروجیهایی که گرفتیم، دیدم که واقعا تاثیر گذاره و فکر نمیکنم که این تاثیر الکی باشه.
بعضی چیزها هستن که الکی trend میشن چون مردم خوششون میاد دربارهاش حرف بزنن یا توش کار کنن، ولی برای بلاک چین ما واقعا توی ایران ازش خروجی عملیاتی گرفتیم و تازه این اوله کاره.
پیش بینی که شده حجم بازار بلاک چین در سال ۲۰۳۰، ۵۰۰ میلیارد دلاره (+) و الان هم سرمایه گذاریهایی که در این حوزه شده، کم نبودن. مثلا در یکسال گذشته یک چهارم از سرمایه گذاریها در حوزهی تحقیق و توسعه در بانکداری، در حوزهی بلاک چین بوده که عدد کوچکی نیست.
همهی این اطلاعات آدم رو به سمتی میبره که قراره یه خبری بشه.
کسی هم که در بلاک چین کار بکنه و بیزینس رو درک کنه، متوجه میشه که چه ارزش پیشنهادیهای خوبی رو بلاک چین برای بیزینسها میتونه داشته باشه.
ما میدونیم که هرکاری سختیهای خودشو داره، سختیهایی که خودت توی دوره یادگیری بلاک چین و کار دراین حوزه کشیدی یا دیدی که دوستات ازش رنج میبرن چیا هستش؟
یکی از سختیهای بخش فنی بلاک چین اینه که ما وقتی به مشکل برمیخوریم، مرجعی وجود نداره که به اون مراجعه کنیم و مشکلمون رو مرتفع کنیم.
شاید در حوزههای قدیمیتر که برای بحث نرم افزارهای سازمانی هستن، حداقل مرجعی هست که وقتی به مشکل برخوردی بری ببینی چطوری مسئلهی من قابل حل شدن هست.
فناوری بلاک چین بحث جدیدی محسوب میشه و هنوز مرجع یا شرکتهای مشاور تکنولوژی وجود ندارن که بتونن کمک کنن و مشکلات رو حل کنن. این مسئله یه مقدار مانع برزگی هستش.
حالا از سختیهاش گفتیم، خوبیها و مزیتهای بلاک چین هم میتونه خیلی جذاب باشه. معمولا کسایی که بلاک چین کار میکنن چه چیز هیجان انگیزی به دست میارن؟
برای من یکی از جذابیتهای بزرگ بلاک چین که اولش هم نمیدونستم اینه که با بلاک چین میشه مسائلی رو حل کرد که خیلی بزرگه مثل اون مثال MAERSK که گفتم چه تاثیری روی نقل و انتقال جهانی داره.
واقعا تاثیر واقعی بلاک چین بر روی یک اقتصاد در حد جابه جا شدن GDP یک کشوره و این به نظرم خیلی هیجان انگیزه که بتونی راه حلی طراحی کنی که مثلا ۰٫۵ درصد GDP ایران افزایش پیدا کنه.
کمتر تکنولوژی هست که بتونه چنین تغییراتی رو ایجاد کنه.
کسایی که در قسمت عمومی بلاک چین کار میکنن، رویاشون حذف واسطههاست. یعنی بدون اینکه ما به ناظر کلی نیاز باشه، بتونیم با هم مبادله داشته باشیم.
مثلا یکی از کارهای که در حوزهی عمومی تو ایران دارن روش کار میکنن اسمش هست کارچین که قراره تاکسی اینترنتی بدون ناظر باشه.
از طرفی، کسایی که با بیت کوین کار میکنن، برای اونها سیستم مالی که کسی بالا سرشون نیست خیلی مسئلهی جالبیه.
این رویای دنیای آزاد تو بلاک چین خیلی هیجان انگیزه و کسایی که استقلال طلب و آزادی طلب هستن واسشون قسمت عمومی بلاک چین خیلی میتونه جذاب باشه.
حالا من آموزش بلاک چین دیدم و تبدیل به یک متخصص بلاک چین بدون سابقه شغلی شدم، چطوری میتونم شغل پیدا کنم؟
کلا کسایی که میخوان تو حوزهی بلاک چین کار کنن یا باید در استارتاپها کار کنن که بیشتر در حوزهی عمومی هست یا توی شرکتهای تامین کنندهی فناوری که برای سازمانهای دیگه تامین فناوری میکنن یا برن تو سازمانهایی کار کنن که دارن روی راه حلهای مبتنی بر بلاک چین کار میکنن.
یه نکتهی مهمی که هست، اینه که در دنیا بحث متخصص بلاک چین بسیار از لحاظ جذب نیروی انسانی رو به رشده و فکر میکنم که توی رشد جذب توی دنیا در سال گذشته، رشد تقاضای متخصص بلاک چین پیشتاز بوده.
من نمیتونم با اطمینان بگم که اگر کسی بره ۵-۶ ماه وقت بذاره روی بلاک چین، حتما جایی استخدام میشه ولی به نظرم بعیده که چنین اتفاقی بیوفته.
چون این حوزه خیلی بکره و توش متخصص نیست اگر کسی مسیری رو که من میگم رو بره انقدر خوب میشه که توی همین چند شرکت محدودی که دارن بلاک چین کار میکنن، میتونه استخدام بشه.
مثلا تو خود شرکت ما به اینصورت هست که بیشتر از اینکه در زمان استخدام بخوایم فرد تخصص بلاک چین داشته باشه، این خیلی مهتره که تو قسمتی که قراره کار کنه مسلط باشه.
اکثرا بچهها بلاک چین رو از منابع خوبی یاد نمیگیرند و این باعث میشه بدتر به اشتباه بیوفتن. به همین دلیل معمولا ترجیح ما اینه که افراد حتی چیزی ندونن در مورد بلاک چین و ما خودمون بهشون اموزش بدیم.
چون اکثر بچهها میرن سایتهای فارسی برای بلاک چین میخونن و اکثر تولید کنندگان محتوا در حوزهی بلاک چین خیلی سطح پایین هستن و خود اون شخص هم از لحاظ درک فناوری خیلی پایینه.
پس بهتره که اگر کسی میخواد بلاک چین یاد بگیره بره منابع انگلیسی رو بخونه.
چون منابعی که ترجمه میشن فرد در حد فهم خودش میره ترجمه میکنه و نمیره مطلب خیلی خفنی ترجمه کنه. بهتره همون اول برین و منابع انگلیسی رو مطالعه کنین. منابع فارسی ممکنه ذهنیت بدی براتون درست کنه و خوب متوجه مسئلهی بلاک چین نشید.
افراد یا شرکت های موفق در حوزه ی بلاکچین رو معرفی میکنی؟
شرکتهای موفق و خوبی در حوزهی بلاک چین در ایران هستن.
اریاتک که منم عضوی از مجموعه این شرکت هستم یکی از بهترین شرکتها و به نظرم نامبروان این حوزه در ایران هست. تو بلاک چین ما تنها شرکتی هستیم که تخصصی فقط بلاک چین کار میکنیم و خروجی داشتیم.
دومین شرکتی که واقعا خروجی داشته شرکت توسن هستش. این شرکتها کلا روی نرم افزارهای بانکی کار میکنن و بلاک چین هم یکی از حوزههایی هست که وارد شدن.
بهسازان ملت یکی از شرکتهای دیگه هست که در بلاک چین وارد شده. این شرکت متعلق به بانک ملت هستش.
یک شرکت دیگه هست به اسم دوناب الکترونیک که اونها هم توی حوزهی بلاک چین کار میکنن میدونم که یک مشتری خارجی حتی داشتن
یک مسئلهای که خیلی زیاد شنیده میشه اینه که میخوان تو بحث انتخابات از بلاکچین استفاده کنن که مسئلهی انتخابات کاملا مبتنی بر بلاک چین در دنیا یک مسئلهی حل نشده هست چون که کاملا تناقض درونی داره.
چندتا استارتاپ هم هستن که دارن کار میکنن ولی هنوز خروجی نداشتن.
یکی از مهمترین استارتاپهایی که داره روی بلاک چین کار میکنه، کارچین هست.
یکسری بازی هم هستن که میخوان پرداخت درون برنامهای خودشون رو به صورت بلاک چین اجرا کنن.
به نظرت این شغل برای کدوم افراد مناسب نیست.
اگر کسایی هستن که میخوان نتیجهی کارشون رو سریع ببینن، خیلی بلاک چین اینجوری نیست که بتونی سریع نتیجهی کارت رو ببینی.
یه مقداری صبوری میخواد چون هنوز اینجوری نیست که خیلیها ازش استفاده کنن.
اگر کسی هست که میخواد سریع خروجی کارش رو متوجه بشه احتمالا توی بلاک چین زیاد خوشحال نباشه.
خیلیها هستند که میخوان آموزش بلاک چین رو شروع کنن. به نظرت بهترین روش یادگیری بلاک چین چیه؟
بلاکچین کلا دارای دو بخش از لحاظ کاری هست:
۱٫ business side هستش. به طور کلی وقتی شما میخواید یک راهکار بلاک چینی ارائه کنید باید بیزینس رو بشناسید. باید بدونیم که اون کسب و کار چه مسئلهای داره که ما میخوایم با استفاده از تکنولوژی بلاک چین این مسئله رو حل کنیم. توی این حالت لازم نیست که خود فرد یه توسعه دهنده یا برنامه نویس باشه ولی باید فهم کلی از تکنولوژی هم داشته باشه.
۲٫ گروه دیگهای هم برنامه نویسها هستن که این راه حلها رو پیاده سازی میکنن.
یه گروه هم معمولا بین این دو گروه هستن که صحبتهای سمت بیزینسی رو برای برنامه نویسها ترجمه میکنن که این گروه رو معمارهای نرم افزار میگن.
حالا شما با توجه به قسمتی که قراره که کار کنین مهارتهای مختلفی باید داشته باشین.
برای سمت نرم افزاری بلاک چین، نرم افزارهای زیادی وجود داره برای توسعهی بلاک چین که با توجه به حوزهی فعالیت میتونه متفاوت باشه.
در بحث قسمت نرم افزاری بلاک چین، برای کسی که برنامه نویس بوده ورود به بلاک چین کار زیاد سختی نیست و صرفا باید با یکسری ابزارها و پلتفرهای مختلف آشنا بشه.
ولی در قسمت بیزینسی بلاک چین شاید زمان نیاز باشه تا فرد بتونه یک مسئله رو حل کنه.
چون اگر بخواین که مسئله حل کنین لازمه که خیلی خوب بلاک چین رو فهمیده باشین و فهم عمیقی هم از بلاک چین و هم از اون کسب و کار داشته باشین.
من به نظرم اگر کسی میخواد که سمت بیزینسی بلاک چین وارد بشه باید فهم تکنولوژیک داشته باشه.
وقتی که یک مسئله رو میبینه باید متوجه بشه که چطوری میشه این مسئله رو با تکنولوژی حل کرد.
در کل بلاک چین به این صورت نیست که به علم خاصی احتیاج داشته باشه و اگر کسی در حد ۵-۴ ماه منابعی که موجود هست رو مطالعه کنه و مسائل و راه حلهای ارائه شده رو ببینه و بتونه متوجه بشه که کسی که این مسائل بیزینسی رو حل کرده چطوری فکر کرده میتونه به سطح خوبی برسه که صاحب نظر بشه.
در قسمت معماری نرم افزار فرد باید دانش معماری نرم افزارهای سازمانی داشته باشه.
راهکارهای بلاک چینی کلا دو دسته میشن:
راهکارهای عمومی مثل بیت کوین. بیت کوین چیزی نبود که برای سازمان خاصی باشه و هرکسی میتونه ازش استفاده کنه.
راهکارهای سازمانی یعنی شما مشکل یک شبکهی کسب و کار رو حل میکنید که فقط توی خود این سازمانها معنا داره و برای کسی که خارج از این شبکهست معنا پیدا نمیکنه.
در کل دنیا بیشتر راهکارهای سازمانی هستن که کار میکنن تا راهکارهای عمومی. چون راهکارهای عمومی چالش برانگیزتره. در ایران برعکس این مسئله رو میبینیم و بیشتر دارن روی راهکارهای عمومی کار میکنن چون فهم مسئلهی بیزینس براشون سخته.
ولی به نظرم اگر کسی در حال حاضر وارد قسمت راهکارهای سازمانی بشه و فهم خوبی از مسائل سازمانها داشته یاشه خیلی میتونه موفق باشه.
در بحث معماری سیستم و تحلیل بیزینس کسی که میخواد کار کنه باید فهم عمیقی از بلاک چین داشته باشه. اینکه روابط بیزینسها رو باهم طراحی کنی کار خیلی سختیه. فکر میکنم حداقل ۶ ماه طول میکشه از زمانی که طرف شروع کرده به کار در بلاک چین تا بتونه طراحی درستی رو انجام بده.
وقتی که وارد بلاک چین میشی اولش همش برات این سوال پیش میاد که چرا بلاک چین؟ راه حلهای قبلی مگه چه مشکلی داشتن؟ بلاک چین دقیقا چه ارزش پیشنهادی داره؟
فهم این موضوعات فقط با مطالعهی زیاد راهکارهای مختلف بدست میاد و اینکه یه مقدار فهم بیزینسی هم داشته باشی.
یه مقدار اون دورهی گذار برای فهمیدن اینکه واقعا بلاک چین میتونه راه حلهای درستی ارائه بده برای افراد دورهی سختی هست.
مسیر یادگیری بلاک چین رو خیلی خلاصه بهمون توضیح بده. اینکه از کجا باید شروع به کار در حوزه بلاک چین کنیم و چه مسیری رو طی کنیم؟
من اگر بخوام به کسی توصیه کنم، میگم که اول سعی کنه دورههای آنلاین رو بگذرونه. دورههایی که من خودم توصیه میکنم یه دورهای هست توی Edx که linux foundation گذاشته که برای hyper lecture هست ولی اولش داره بلاک چین رو توضیح میده.
[مطلب مرتبط: یادگیری با edX]
ولی در کل اولش اگر کسی میخواد بیاد توی بلاک چین بهتره اولش white paper بیت کوین رو بخونه. نه اینکه بلاک چین فقط بیت کوین باشه ولی وقتی میفهمی که چی شد که شروع شد خیلی نسبت به کار حس بهتری می گیری.
توی بخش فنی هم با توجه به پلتفرمی که روش کار میکنن، مستندات زیادی توی GitHub وجود داره. باید بره اونا رو مطالعه کنه و کد بزنه چیز خاص دیگهای نیست که بخواد بخونه.
ولی کسی که میخواد تو business side بلاک چین کار کنه اولین کارش اینه که بره همهی گزارشهایی که شرکتهای مشاوره تو حوزهی بلاک چین نوشتن رو بخونه.
خیلی هم نیستن شاید کلا ۲۰۰-۳۰۰ تا باشن ولی خوندن اینها روی نگرش شما به بلاک چین تاثیر مثبت داره.
شرکتهایی مثل مک کنزی، دی لویت و …..
White paperها هم خیلی مهمه. توی پروژه های IT به سند توضیح پروژه میگن white paper.
سند پروژههای بلاک چین عمومی و خصوصی رو بخونید.
عمومیها معمولا white paperشون در دسترس هست ولی بیزینسیها بعضیهاشون در دسترسه بعضیهاشون نیست.
باید انقدر مسئله حل شده ببینن تا حس پیدا کنن نسبت به اینکه بلاک چین چه مسئلهای رو میتونه حل کنه و اصلا چه مسائلی وجود داره.
دقیقا مثل ریاضی که وقتی به یک نوع سوال جدید میرسیدیم راه حلش رو که میدیدم بعدها میتونستیم خودمون برای مسائل جدید راه حلهای خلاقانه توسعه بدیم.
من خودم چون تجربه خاصی هم از بیزینس نداشتم باید در مورد خود بیزینسها میخوندم.
مثلا برای اینکه توی حوزهی زنجیره تامین کار کنم توی EDx دورهی زنجیره تامین گذروندم برای اینکه اصلا بفهمم زنجیرهی تامین چیه.
چندتا کتاب هم هستن که خوبن. البته بیشتر کتابهای عمومی هستن ولی خوندنشون توی فهم بهتر بلاک چین خیلی کمک میکنه.
یک کتابی به اسم Mastering bitcoin ، یک کتاب هم به اسم Mastering blockchain هست که خیلی خوب توضیح دادن.
یک کتاب دیگه هست از آقای Tapscott به اسم Blockchain revoulation که در ایران به اسم «انقلاب بلاک چین» ترجمه شده.
فیلم تد تاپ اسکات
نمیدونم ترجمه اش خوبه یا نه چون من ترجمهاش رو نخوندم.
کسایی که میخوان در business side کار کنن باید فهم از اقتصاد داشته باشن. از طرفی به دلیل اینکه خیلی از مسائل بیزینسها با game theory حل میشن، کسی که به طور جدی میخواد وارد بلاک چین بشه باید در مورد game theory بدونه.
برای این موضوع هم میتونه کتابهای توی این حوزه رو بخونه و هم کلاس نظریهی بازیهای دکتر فرشاد فاطمی توی سایت مکتبخونه خیلی خوب و مفید میتونه باشه.
[مطلب مرتبط: یادگیری با مکتب خونه]
و کتاب Bitcoin standard هم کتاب خوبیه. انگلیسیش خیلی راحت و روانه. کتابی هست که نسیم طالب هم توصیهاش کرده و حتی مقدمهی کتاب رو خودش نوشته.
سلام لطفا خودتون رو معرفی کنین؟
سلام من علیرضا عربی هستم. ۲۴ سال دارم. در حال حاضر مدیر راهحل و راهکارهای سازمانی اریاتک هستم.
در شرکت اریاتک در زمینهی بلاکچین و معماری سازمانی بلاکچین فعالیت میکنم.
من در ۱۸ سالگی دانشگاه در رشتهی مهندسی کامپیوتر در دانشگاه شهید بهشتی قبول شدم. مهندسی کامپیوتر رو خیلی علاقه داشتم البته اول به عمران علاقه داشتم ولی وقتی به رشتهی کامپیوتر اومدم خیلی سریع با این رشته ارتباط گرفتم.
در دوسال اول با اینکه هیچ ادعایی در درس ندارم ولی توی دورهی خودمون یکی از Top developerهای دورهمون محسوب میشدم.
قبل از آشنایی با بلاکچین
مسیر شغلی من از ۱۹ سالگیام شروع شد و وارد مجموعهای به اسم پیچک شدم، یکی از اساتید این مجموعه رو به من پیشنهاد داد.
توی پیچک ios application developer بودم و به مدت ۷ ماه اونجا کار کردم.
بعد از اون در همون پیچک وارد واحد تست و تحقیق و توسعه شدم. این قسمت با طبع و خوی من سازگارتر بود چون بیشتر سمت بحثهای مدیریت پروژهای میرفتم و من از این مسئله لذت بیشتری میبردم.
در حدود ۲۱ سالگی فهمیدم که نمیخوام Developer بمونم. این شغل در چارت سازمانی جز قسمتهای عملیاتی و در قسمت پایین سازمان قرار داره.
با اینکه توی این حوزه هم کارم خوب بود هم به مراحل خوبی رسیده بودم ولی این کار منو راضی نمیکرد.
به همین دلیل تصمیم گرفتم مسیر شغلیام رو به سمت بالاتر چارت سازمانی ببرم و میخواستم تمام Level ها رو تجربه کنم.
بعدش به صورت همزمان در یک شرکت و در یک NGO کار کردم و در هر دو مدیر و مشاور فناوری اطلاعات اونجاها بودم. حدود یکسال این کار رو ادامه دادم.
بعد از اون کمی جسارت پیدا کردم و به سمت استارتاپ زدن برای خودم رفتم. تجربهی خوبی بود تونستیم سرمایه گذار پیدا کنیم و کار رو جلو ببریم. بعد از اینکه کار به جای خوبی رسید از اون استارتاپ طبق استراتژی که داشتم Exit کردم.
بعد از چندماه وارد یک پروژهی مشترک با فوتبال۱۲۰ شدم. در اونجا مدیر فنی اون پروژه بودم و کاری بود که بازخورد خوبی از مخاطبان گرفت. بعد از اون پروژهی ۶قدم رو اجرا کردم که در حوزهی پیش بینی فوتبال بود.
آشنایی با بلاک چین
تیرماه امسال بود که من توی توییتر شهرزاد پاک گوهر رو فالو کردم. چند دفعه با هم بحثهای متفاوتی داشتیم. بعد از مدتی من فهمیدم که شهرزاد در حوزهی بلاک چین کار میکنه. رفتم در مورد بلاکچین مطلب خوندم.
من خودم یک مسئله در حوزهی IOT داشتم که با شهرزاد مطرح کردم و ایشون نیما دهقان رو معرفی کردن.
حدود یک ماه درگیر کارهای سربازی بودم و بعد از اینکه این مشکل رو حل کردم به شهرزاد و نیما قول داده بودم که اگر مشکل سربازیام حل شد برای هر پروژهای که داشتن بهشون ملحق بشم و با کمکشون مسئله رو حل کنم.
همون زمان شهرزاد در مورد مسئلهای که Lufthansa داشت با من صحبت کرد که این شرکت میخواد از بلاک چین در سیستم حمل و نقل هوایی استفاده بکنه.
با نیما و شهرزاد حدود ۳ هفته با هم جلسه میذاشتیم تا بتونیم یک پروپوزال برای شرکت Lufthansa ارائه بدیم. توی این ۳ هفته تقریبا تمام چیزی که قرار بود از بلاکچین یاد بگیرم رو از شهرزاد و نیما یاد گرفتم.
بعد از اینکه پروپوزال رو فرستادیم سراغ مسئلهی IOT رفتیم. در اخر دیدیم که مسئله قابل حل هست ولی این پروژه نیازمند این هست که دولتها و کارخانهها مشارکت بکنن و این از عهدهی یک استارتاپ خارجه.
اواسط مهرماه بود که به صورت رسمی وارد شرکت اریاتک شدم. همون اول کار گفتن که hyperledger fabric رو بخون و من هم خوندم. حدود۶۰۰ صفحه بود و خیلی خوب بود و تازه فهمیدم که بلاکچین چیه و چطوری کار میکنه.
بعد کم کم مسائل رو به من میگفتم و من تلاش میکردم راه حل بلاکچینی برای این کارها ارائه بدم. حدود اواسط آبان بود که رسیدم به نقطهای که دیدم میتونم مسائل رو حل کنم.
تمام اینها رسید به اینجا که الان تجربهی نسبتا خوبی در حوزهی بلاکچین سازمانی داریم.
میشه تکنولوژی بلاک چین رو به زبان ساده به ما توضیح بدی. دوست داریم بدونیم بلاک چین چگونه کار میکنه.
در مورد بلاکچین بهترین چیزی که بشه گفت جابهجایی دو کلمهست، یعنی chain of block . این زنجیرهای از بلوکها مثل رکوردهایی از یک دیتابیس میمونن که به وسیلهی بلاک توسط کلیدهای رمز نگاری شده به هم زنجیر میشن و به جلو حرکت میکنن. در واقع این زنجیرهی بلاکها دفاتر توزیع شدهای هستن که دست همهی ذینفعان اون سیستم هستن و در این حالت کسی نمیتونه مثل حالت دیتابیسهای مرکزی چیزی رو در داخل این دیتابیس تغییر بده و بقیه نتونن مدعی باشن.
در واقع بلاک چین به ما این کمک رو میکنه که آدمها و نهادهایی که نسبت به هم مزیت رقابتی دارن و در حالت عادی امکانش نبود که باهم همکاری کنن رو با کنترل کردن غرایزشون سر یک میز بیاره و امکان همکاری اونها رو ایجاد کنه.
بلاک چین به دو نوع تقسیم میشه: بلاکچین عمومی و بلاکچین سازمانی.
اگر بلاک چین رو یک کهکشان در نظر بگیریم، بلاکچین عمومی و بلاکچین سازمانی سیارههای اون هستن. با اینکه هر دو در زمینهی بلاکچین هستن ولی هرکدوم ویژگیهای مربوط به خودشون رو دارن و هر کدوم پاسخگو به نیازهای مربوط به خودشون هستن.
بلاکچین عمومی بیشتر برای ارتباطات مردمی به کار میره مثل بیت کوین. بیت کوین این مسئله رو حل کرد که برای تراکنشهای مالی نیازی به نهاد واسط وجود نداره.
اما در بلاکچین سازمانی نهادهای ذینفع هستن که میخوان مسئلهی ارتباطیشون رو حل کنن.
بیت کوین، شروع عصر بلاکچین
من پیشرفت بیت کوین رو حاصل کار یک نخبه به اسم ساتوشی ناکاموتو میدونم که تونست از تکنولوژیهای مختلف استفاده بکنه و اینها رو به خوبی به هم وصل کنه. این خیلی مهم بود که در زمان مناسب هم این کار رو کرد.
کاری که میخواست بکنه این بود که افراد میخواستن تراکنش مالی داشته باشن اما این تراکنش مالی به صورت مستقیم نمیتونست انجام بشه.
در واقع یک نهاد ثالث نیاز بود که میزان دارایی من رو تشخیص بده و ببینه آیا من میتونم به شما پول واریز بکنم یا نه.
یعنی جابهجایی مالی حتما باید از زیر دست یک ناظر رد میشد که به طور مثال تو کیس ما بانک هست که این نقش رو بازی میکنه.
ما به دنبال سیستمی بودیم که بتونیم به طور مستقیم به هم تراکنش بزنیم. بیت کوین اومد با الگوریتمهایی که ایجاد کرد تونست این مسئله رو حل کنه. توی این سیستم همون کاری که بانک میکرد رو تمام اعضای شبکه انجام میدن.
کاربردهای بلاکچین رو برای ما توضیح میدی. موارد استفاده از بلاک چین چیا هستن.
در کل کاربردهای بلاکچین توی مسائلی هست که غرایز اعضای شبکه لازم باشه که کنترل بشه.
به طور مثال یکسری از نهادها وجود دارن که میخوان باهم ارتباط برقرار کنن ولی به دلیل مزیت رقابتی که هر کدومشون دارن نمیتونن این ارتباط رو برقرار کنن. ما با crypto economy و Game Theory که در بلاکچین ایجاد میکنیم میتونیم این شرکتها و ذینفعان رو دور یک میز جمع کنیم و تمام روادیدی که دارن رو باهم حل کنیم.
این میتونه با جنسهای مختلف توی مسائل مختلف باشه.
مثلا توی بیمه با بلاکچین دیگه لازم نیست که تمام برگههای بیمهی شما که امضا میشه به سازمانی مثل سازمان تامین اجتماعی بره و اون تایید کنه و پول به شما پرداخت بشه. این روند کامل میتونه بلاکچینیزه بشه.
در بلاکچین تئوری که وجود داره این هست که من مالک دیتاهای خودم هستم و دیتاهای من بدون اجازهی من نباید با هیچ کسی به اشتراک گذاشته بشه. الان وقتی شما حسابی در بانک باز میکنید اطلاعات شما در داخل بانک ذخیره میشه. یعنی مالک دیتا شما هستید ولی نگهدارندهی دیتا بانکه و این مسئله وجود داره که بانک میتونه بدون اجازهی شما اطلاعات شما رو بفروشه یا هرکاری که میخواد میتونه بکنه.
یکی از جذابترین کارها در بلاکچین به نظرم بحثهای پزشکی هست. توی پزشکی اطلاعات شما به عنوان یک بیمار وقتی در یک بیمارستان هستید در اختیار اون پزشک یا بیمارستان هست. حالا اگر شما به بیمارستان دیگهای برید یا به کشور دیگهای برید این اطلاعات در اختیار شما نیست و شما نمیتونید سوابق پزشکیتون رو در اختیار داشته باشید در حالی که این اطلاعات متعلق به شماست و باید در اختیار شما باشه تا در صورت نیاز بتونید ارائهاش کنید.
بلاکچین این کار رو میکنه که این اطلاعات رو در اختیار شما قرار میده و هرجایی که لازم بدونید میتونید این اطلاعات رو به اشتراک بذارید. توی این کیس شما این اطلاعات رو در اختیار پزشک میذارید بعد از عملیاتهایی که پزشک انجام میده، دوباره اطلاعات جدید رو به اطلاعات قبلی اضافه میکنه و باز در اختیار خودتون قرار میده.
ما در دورانی زندگی میکنیم که تضاد منافع بسیاری وجود داره و با بلاکچین میتونیم با کنترل غرایز این مشکل رو برطرف کنیم و ارتباط بین افراد و نهادها رو ایجاد کنیم.
یک مسئله مهم در بلاکچین اینه که فقط ۲۰ درصد قسمت نرم افزاری قضیهست و ۸۰ درصد اون قسمت بیزینس اون هست.
قسمت بیزینسی رو من اینجوری تعریف می کنم که ما چطوری این crypto economy و Game Theory بچینیم تا بتونیم روند غرایز ذینفعان رو کنترلشون کنیم و در مرحلهی بالاتر بتونیم کنسرسیوم ایجاد کنیم. این قسمت بلاکچین هست که کار سختیه و کار نرم افزاری و Development قضیه، کار خارج از ذهنی نیست و همون آدمهایی که میتونستن قبلا اپلیکیشن معمولی Develop بکنن الان میتونن اپلیکیشنهای بلاک چینی Develop بکنن.
بلاکچین بیشتر از اینکه یک تکنولوژی باشه یک مدل ذهنیه. ما باید این ذهنیت رو در تمام ذینفعان سیستم ایجاد کنیم و بتونیم راضیشون کنیم که این ارتباط شکل بگیره. ما اگر بتونیم این مسئله رو حل کنیم انگار که اون۸۰ درصد رو حل کردیم و خیلی ساده میتونیم بریم سراغ اون ۲۰ درصد Development و مسئله رو حل کنیم.
بلاکچین در بعضی موارد به روادید مالی گره میخورن و چون مسائل مالی حالت حاکمیتی دارن، قانونهای هر کشوری هم روشون سوار میشه و هر کشوری برای خودش دغدغههای مالی مربوط به خودش رو داره.
من با این که سابقهی زیادی در این مسئله ندارم ولی خداروشکر شرایطی که من همین امروز دارم میبینم واقعا حرکتهای خیلی خوبی صورت گرفته. ما تیمهای خوبی داریم که دارن توی این زمینه کار میکنند و هر کدومشون هم حرفی برای گفتن دارند.
افراد یا شرکت های موفق در حوزه ی بلاکچین رو معرفی میکنی؟
به طور کلی هر تکنولوژی که وارد هر جایی میشه به دلیل شعف و هیجانی که وجود داره خیلیها به سمت اون تکنولوژی میرن ولی لزوما مسئلهای برای حل کردن ندارن. واقعیت اینه که در جامعهی ما هم در بحث بلاکچین این موضوع هست و تعدادی از افرادی که در صنعتهای مختلف هستن برای نمایش و Show-Off میگن که دارن روی مسئلهی بلاکچین کار میکنند در حالی که اصلا مسئلهشون بلاکچین نیست. این افراد وجود دارند ولی تعداد کمی از بازیگران بلاکچین هستن.
من فقط ۴تا شرکت خوب میشناسم که دارن خیلی خوب کار میکنند و یا محصول داشتن یا تقریبا محصولشون آمادهست.
خود شرکت ما، شرکت اریاتک، که با همکاری خدمات انفورماتیک بانک مرکزی پروژهی برنا رو lunch کردن. برنا یک پلتفرم زیرساخت بلاکچینی هست که کارها و بخشهای متفاوتی داره. در این پروژه دیده شده که هرکسی که بخواد مسئله خودش رو از طریق بلاکچین حل کند بتونه از این زیرساخت استفاده کنه.
استارتاپ بعدی استارتاپ لوکان هست. لوکان مسائلی رو که مربوط به لوکیشن افراد میشه رو میخواد از طریق بلاکچین حل بکنه.
پروژهی بعدی پروژهی ققنوس هست که در حوزهی روادید مالی در داخل ایران کار میکنه. فعلا در حال رایزنی با بانک مرکزی هستن تا اگر بانک مرکزی اجازه بده پروژهشون رو Lunch بکنن.
پروژهی کارچین هم یکی از استارتاپهای پیشرو در این حوزهست. کارچین یکی از اولین پروژههای بلاکچین عمومی هست که در ایران در حال اجرا شدن هست. کارچین تاکسی اینترنتی مبتنی بر بلاکچین هست که میخواد مسئله حاکمیت موجود در تاکسیهای اینترنتی رو از بین ببره.
کسایی که رشته ی خاصی رو خوندن فقط میتونن برن سمت بلاکچین یا یادگیری بلاک چین ربطی به رشته نداره؟
در مقوله دانشگاه در کشورهایی مثل آمریکا، ایرلند و چند کشور دیگه دورهها و برنامههایی خاص بلاکچین برای دانشجویان ایجاد کردن و خیلی تخصصی وارد این حوزه شدن که این خیلی خوبه و در حد آشنایی اولیه به اونها خیلی کمک کرده.
در داخل ایران اگر ما به اون سمت بریم که بتونیم بلاکچین رو در دانشگاه تدریس کنیم خیلی اتفاقای خوبی میتونه بیوفته. البته این مسئله هم خیلی مهمه که بلاکچین به خوبی تدریس بشه و از گفتن مسائل کلیشهای جلوگیری بشه.
در بعضی دانشگاهها تا حدودی این مسئله ایجاد شده، مثل آزمایشگاه بلاک چین ایران در دانشگاه شریف و چند نمونهی دیگه.
ولی باید بتونیم این مسئله رو زیرساختی حل کنیم، چون باید مشکلات قانون گذاری موازی با بقیهی مشکلات حل بشه.
این خیلی مهمه کسی که میخواد در یک پروژهی بلاکچینی سرمایه گذاری کنه مطمئن باشه که این پروژه بدون مشکل جلو میره.
من و شهرزاد چیزی که تو فکرمون هست اینه که بتونیم در دو دانشگاه شهید بهشتی و شریف بتونیم دورهها و مطالب مفید و واقعی رو ارایه بدیم و بتونیم بچهها رو با واقعیت روبه رو کنیم.
دانشگاه معمولا تئوریات رو آموزش میده و این تئوریها به درد کار و زندگی اجتماعی ما نمیخورن.
دانشگاه یک خوبی که داره اینه که منابع خوبی در دانشگاهها وجود دارن، اعم از کتابها و افرادی که میتونی چیزی ازشون یاد بگیری.
حالا اگر کسی هست که میتونه این چیزها رو خارج از محیط دانشگاه داشته باشه، واقعا هیچ نیازی به دانشگاه نداره.
فیلم۲: فیلم علیرضا عربی
من خودم آدمی هستم که هر چیزی که بلدم رو خودم خوندم. هم در دانشگاه و هم در دبیرستان هر چیزی که یاد گرفتم رو خودم یاد گرفتم. در دانشگاه هم تا وقتی تهدید حذف نبود واقعا دانشگاه نمیرفتم. برای همین میگم که بدون دانشگاه رفتن هم میشه مسائل رو حل کرد.
اما افرادی هستن که باید در محیط دانشگاه خیلی چیزها رو یاد بگیرن. برای این افراد واقعا دانشگاه میتونه برای این افراد خوب باشه به شرط اینکه از علمی که دریافت میکنن استفاده کنن.
خیلی ها هستند که می خوان آموزش بلاکچین رو شروع کنن. به نظرت بهترین روش یادگیری بلاکچین چیه؟
بهترین نقطه برای شروع به نظر من اینه که از اونهایی که میدونن کمک بگیریم. البته خیلیها وجود دارن که میتونن مسائل رو با خوندن اسناد( Document) کارهای مختلف انجام بدم. یکسری افراد هم این جوری هستن خوب هم هست.
واقعا کسی که برنامه نویسی کرده باشه یا حداقل مباحث پایهای برنامه نویسی رو بدونه، از اونجا به بعد لازم نیست چیز زیادی بخونه و تقریبا یک نیروی بالقوه برای کارهای بلاکچینی هست.
حالا میطلبه کسی که میخواد وارد بلاکچین بشه بره و مطالب مربوط به بلاکچین رو در هر جایی که هست بخونه و اطلاعات خودش رو زیاد کنه. این تکنولوژی یک تکنولوژی ۱۰ سالهست پس باید بگردی، بخونی، بپرسی و کار کنی تا بتونی در بلاکچین تبدیل به یک متخصص بشی.
در آخر هم کسانی که علاقهمند به اطلاعات بیشتری بودن میتونن سوالاتشون در این حوزه رو از طریق اکانت Linkedin شخصی من مطرح کنند. من تا جایی که بتونم به دوستان کمک خواهم کرد.
مطلبی که خواندید از سری مطالب مربوط به معرفی شغلها در کارنکن بود. برای خواندن سایر مطالب مربوط به معرفی شغل به لینک زیر بروید:
در کارنکن مطالب زیادی با موضوع شغل مناسب و نحوه رسیدن به آن وجود دارد. برای خواندن رایگان تمامی این مطالب روی لینک زیر کلیک کنید:
دیدگاه ها
خیلی ممنون عالی!
مطلب بسیار مفید بود . تشکر ….
به نظرم اگه بلاک چین بتونه کاری کنه که تبادل واقعی بر اساس میزان عرضه و تقاضا در خدمات واقعی باشه بسیار عالیه. به عبارت دیگه اگه این تکنولوژی بتونه هر نوع دارایی که ارزش واقعی ندارند(همانند بیت کوین که اصلا این سیستم با اون بدنیا اومده یا طلا) رو حذف کنه(در این سیستم قابل خرید و فروش نباشن) بسیار عالی می شه.
در واقع اگه این سیستم بتونه به ما کمک کنه به زمان قبل از ضرب سکه برگردیم خیلی خوب میشه. فکر می کنم بشر و الگوریتمها اونقدر قوی شدند که بتونند سیستمی رو ایجاد کنند که به هرفرد در ازای ارزشی که ایجاد می کنه (بر اساس میزان عرضه و تقاضا و البته فاکتورهای متعدد دیگر) امتیاز بدهند و افراد بر اساس این امتیازها بتونند خدمات رو با هم تبادل کنند.