حتما شما هم تا الان نام ویدئوهای دیرین دیرین به گوشتان خورده.
این همه تلاش برای ساختن این ویدئوهای خلاقانه واقعا بینظیر است. امروز را نبینید که همۀ ارگانهای دولتی و مجموعههای خصوصی صف کشیدهاند برای آگهی دادن در دیرین دیرین. روزی را تصور کنید که محمد ابوالحسنی و علی درخشی و محمدرضا علیمردانی شروع به تولید این آثار خلاقانه کردند. اینقدر ساختند و رایگان در اختیارِ مردم قرار دادند که دیرین دیرین شد نُقلِ همۀ مجالس.
حالا دیگر وقتِ بهرهبرداری بود. همه آمدند برای آگهی دادن. نوش جانشان این درآمدِ زیاد. آنها در بازاری رقابتی، محصولی خلق کردند که ارزشمند بود و مخاطب حاضر بود به آن توجه کند. این مسیر برای آدمهای خلاق و باپشتکار دیگر هم باز بوده و هست.
بنظرم نقشِ شبکههای اجتماعی در پیمودن این روند انکارناپذیر است. معلوم نبود همین تیمِ خلاق در عصری بدون تلگرام و اینستاگرام هم این چنین روندی را طی کنند.
قبلا هم در قسمتهای مختلف سری کارنکن به اهمیت این شبکهها در شکلگیری کسب و کارهای نوین پرداختهام. لینک چند مطلب مرتبط را در پسنوشت خواهم گذاشت.
بهانۀ اصلی این نوشته، ویدئویی بود که اخیرا از این تیم خلاق دیدهام. پیشنهاد میکنم این ویدئویی زیبا از مجموعۀ دیرین دیرین که بیربط به چندخط بالا نیست را ببینید و اگر نظری در این خصوص داشتید حتما در کامنتها مطرح کنید.
[maxbutton id=”2″ url=”https://aminaramesh.ir/1396/09/15/%D8%B4%D8%BA%D9%84-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8/” text=”شغل مناسب من چیست؟” ]
مطالب مرتبط از سری کارنکن
قسمت دوم: تور غذای ایرانی متین و شیرین
قسمت پانزدهم: بچههای استودیو آن “کار نکردنشان” را توسعه میدهند: حیاط شماره ۶۵
قسمت بیست و یکم: استودیو کلاکت و کارهای خلاقانهاش
دیدگاه ها
امین عزیز سلام
واقعا دانشگاه می تونست جای شیرین تر و به یادمانی تری بشه اگر اگر اگر
می خواستم از وضع آموزش دانشگاه بنویسم که دیدم خودت بهترهایش را نوشتی
اما هر کس باید در این وضعیت خودش ببیند چه می تواند انجام دهد که هم متناسب استعدادش باشد و علایق اش ( احتمالا) که نهایتا راضی شود.
امین عزیز راستش را بخواهی شاید با این مطلبم موافق نباشی اگر هم ایرادی در این نکته باشد و اعلام کنی ممنونم می شوم
اینکه همه آنهایی که در حال حاضر از مسیر که رفته اند رضایت دارند و به چیز های دیگر هم رسیده اند از جمله ثروت آفرینی و … لزوما به نشان از هوشمندی و انتخابهای درست انها ندارد.
یه جایی در فایل های تصمیم گیری متمم اگر اشتباه نکنم شنیدم که یک تصمیم گیری دقیق لزوما به نتیجه درست منجر نمی شود و یک نتیجه درست لزوما نشان از تصمیم گیری و هوشمندی ما ندارد.
خلاصه آینده به طور کامل در دسترس ما نیست و همه انچیزهایی که شاید به همه ما در تحقق نتیجه مطلوب یاری بدهد را در دسترس نمی بینیم. پس هیچ چاره ای نداریم جز آنچه که در توان ماست و آن هم چیزی نیست جز تمامی انتخاب هایی که توسط ما صورت می گیرند
انتخابهای من انتخاب دوستانی همچون امین آرامش و یاور مشیرفر و… است
انتخاب من مطالعه است
انتخاب من جرات داشتن برای ریسک کردن است
انتخاب من متمم خواندن است
انتخاب من تلاش کردن است
انتخاب من تصمیم گرفتن برای انجام کاری است که شاید در آینده از انجام ندادنشان حسرت ببرم تا انجام دادنشان
انتخاب من بیشتر فکر کردن و … است
و انتخاب هایی دیگر که شاید همین امروز یا آینده به ایده ای منتهی شود که ارزش محور باشد و احتمالا حاصل همین ها تجربه ای بشود
شاید زندگی من چیزی جز دویدن و از نو تلاش کردن نباشد. ما را چه باک !
شاد و صبور باشی
پست
وحید عزیزم، سلام
مثل همیشه خوب و روان نوشتی. اینقدر حرف مشترک داریم که وقتی مینویسی، انگار حرفهای من رو مکتوب میکنی.
ممنونم از لطفت به من و خوشحالم که من رو لایق میدونی و اینقدر مفصل برام مینویسی.
امیدوارم در اسرع وقت، دیدار تازه کنیم. 🙂