آرام‎تر مسافر

به گمانم، یک وقت‌هایی هم باید آرام‌تر حرکت کنیم و حتی اگر لازم شد توقف کنیم، نگاهی به دوروبرمان بیاندازیم و ببینیم داریم چه میکنیم. کجای این سفریم؟

بیخیال همۀ دغدغه‌های مدیریت زمان و بهره‌وری و این حرف‌ها، باید سرمان را بالا بیاوریم و از بالا به خودمان نگاه کنیم، ببینیم کجای داستانیم؟

به این تامل‌ها نیاز داریم. اینکه فقط در حال دوییدن باشیم، میتواند نتایج ناخوشایندی به بار آورد. ممکن است ناغافل اشتباه برویم و فقط دل‌خوش باشیم که میرویم.

اگر غافل شویم، از فرطِ  سرعت زیادِ زندگی به سطح خواهیم آمد و اعماق وجودمان تهی خواهد شد. باید همیشه چیزی در آن عمق باشد. ضروری است، خیلی ضروری.

و در این تاملات به آدمهای دوروبرمان فکر کنیم. احساس آدم‌ها را لمس کنیم. قدر روابط را بدانیم.

قدر آن لحظه‌ی نوشیدن چای و گپی گرم با رفیقی همراه را بدانیم.

بازی تمام خواهد شد. مسافری بی‌توشه و بی‌خیر نباشیم.

دیدگاه ها

    1. نویسنده
      پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *