این قسمت از سری کارنکن را هم به یک آدمِ اهل سفر اختصاص دادهام. شادی گنجی مدتهاست در سفر است. او اولین سفرش را در ۱۸ سالگی به یک مقصد ناشناخته انجام داده و تا به امروز جاهای زیادی از دنیا را دیده است. خواندن سفرنامه برادران امیدوار نقش زیادی در تصمیم شادی برای انتخاب این سبک از زندگی داشته. (اگر در مورد این دو برادرِ جهانگرد چیزی نمیدانید، پیشنهاد میکنم حتما جستجویی در موردشان بکنید، اگر هم در تهران هستید، میتوانید در مجموعه سعدآباد از موزه این دو برادر دیدن کنید)
خودِ شادی در مورد سالهای بعد از خواندن آن کتاب از برادران امیدوار میگوید:
“سالها از آن روز می گذرد و من جریان زندگیام را با همه سختیهاش کج کردهام به سمتی که می خواهم. به سمتی که حسرتی نماند وقتی تمام شد.”
آیا ما هم این توان را داریم که مسیر زندگیمان را به سمتی که میخواهیم کج کنیم تا حسرت نخوریم موقع پایانش؟
آیا جرات روبرو شدن با سختیهایِ این تغییر مسیر را داریم؟
اصلا آیا تا بحال به این فکر کردهایم که خودِ ما از زندگی چه میخواهیم؟
صفحه اینستاگرام شادی گنجی (سفرنویسیهایش از سفر تنهاییاش به آفریقا را از دست ندهید)
قسمتهای مرتبط دیگر
قسمت سوم: زندگی در سفر، سیزدهم و ارشاد نیکخواه
قسمت هفتم: بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی؛ مریم رها
قسمت دهم: لبخندهایی به پهنای صورت نصیب کسانی است که “کار نکنند”
شما هم میتوانید داستان کارنکن خودتان را بسازید، روی لینک زیر کلیک کنید:
[maxbutton id=”2″ url=”http://bit.ly/2HkNgBV” text=”نقشه راه کارنکن” ]
دیدگاه ها
من هر چی سرچ کردم قسمت شانزدهم گفت و گو با متین لشگری بود.
سلام، وقت به خیر : )
فکر میکنم آدرس سایتشون اشتباهه یا شاید آدرس رو عوض کرده.
پست
سلام یاسین
آره، انگار عوض شده.
مرسی که گفتی. اصلاح شد.
یکی از افراد دیگه که در این زمینه می شناسم این خانم هستند:
https://www.instagram.com/maytab/
پست
نمیشناختم ایشون رو. ممنون که گفتی سعیده.
امین جان معذرت می خوام اینجا می پرسم: در یکی از درسهای تفکر سیستمی https://goo.gl/6XiNba کامنتی گذاشته بودی با این عنوان که خوانندگان رمان (fiction) را در دسته کتابخوانها قرار “نمیدهی”، برام جالب بود، فکر کنم تجربیاتی در این زمینه داشته باشی. خوشحال می شم اگر اصلاح دیدی در موردش صحبت کنی.
پست
علی جان، اول باید خدمتت بگم که برای من واقعا باعثِ افتخاره که فردی چون شما، کامنتِ من رو قابل دونستی و خوندی و این فیدبک رو هم بهم دادی. امیدوارم با پاسخم ناامیدت نکنم.
اگر بهم اجازه بدی سرِ فرصت یه چیزی همینجا یا در قالبِ یه مطلبِ جدا مینویسم.