آرشیو برچسب ها: یاد مرگ

استدلالی سخیف هنگام تصمیم گیری: “حیف نیست حالا که تا اینجا اومدی ولش کنی؟”

راستش را بخواهید واژه “سخیف” آن واژه ای نبود که برای عنوان این مطلب در مورد تصمیم گیری درنظر داشتم، بنظر من این استدلالی که میخواهم درباره اش صحبت کنم بهتر است با صفت “احمقانه” خوانده شود. ولی دیدم شاید استفاده از واژه احمقانه در عنوان چندان جالب نباشد و این شد که نوشتم استدلالی سخیف …

خیلی دور خیلی نزدیک، مرگ و رضا میرکریمی

یک سکانس خیلی خوبی دارد فیلم “خیلی دور، خیلی نزدیک” که در آن دکترِ قصه یک روحانیِ در راه مانده را سوار میکند. از او می پرسد اگر بفهمی به همین زودیها خواهی مُرد چه میکنی؟ روحانیِ قصه با همان لهجه قشنگش میگوید: “هیچی، موتورم را درست میکنم تا همین مسیری را که میروم راحتتر …