این بار هم پیشنهادی اقتصادی برای محتوای منتخب دارم.
در مقطع حساس کنونی (به قول آقامعلم (در اینجا): «مقطع حساس کنونی، الان است؛ قبل از این، یک شوخی رسانه‌ای بود.») بیش از هر چیز متوجه این واقعیت شده‌ایم که سیاست‌های اقتصادی کلان چگونه می‌تواند اوضاع همه‌مان را بهم بریزد و روند زندگی ما را تغییر دهد.
و البته بهبود اوضاع نیاز به گرفتن تصمیم‌های سخت دارد و حتی اگر چنین تصمیماتی اتخاذ شود، در کوتاه‌مدت معجزه‌ای رخ نخواهد داد. (در مورد این تصمیم‌های سخت اگر صحبت‌های ارزشمند دکتر فاضلی را نشنیده‌اید، حتما و حتما به این فایل ۲۳ دقیقه‌ای با دقت گوش کنید: افسانه پیل و پراید – دکتر محمد فاضلی)
یک طرف داستانِ این تصمیم‌های سخت دولتمردان هستند که جرات اتخاذ چنین تصمیماتی را ندارند، اما یک طرفِ دیگر داستان، ما مردم هستیم که اکثرا طاقت خوردن داروهای تلخ را نداریم.
ما سالها به بنزین ارزان و برق ارزان و آبِ مفت عادت کرده‌ایم، چگونه دست از این همه لذات کوتاه‌مدت برداریم؟
اگر روزی کسی از دولتمردان جرات گرفتن تصمیمات سخت اقتصادی را داشته باشد، بدون همراهی ما مردم باز هم کارمان به جایی نخواهد رسید.
و ما تا ندانیم که اقتصاد چطور کار می‌کند و نفع بلندمدت ما در چه چیزی است، همراهِ آن دولتمرد فرضی نخواهیم بود.
خلاصه که کاش بیشتر در مورد اقتصاد بدانیم و حواسمان باشد در زمینی که گندم کاشته‌ایم هیچ‌وقت برنج نخواهد رویید.
روده‌درازیِ من بی‌سواد بس است.
بخشی از محتوای منتخب این هفته:
«متاسفانه سالها است که جامعه‌شناسان و اقتصاددانان و بقیه متخصصان علوم اجتماعی در مورد بحران «اعتماد» و عوارض آن در جامعه ما هشدار می‌دهند. همین مثال بنزین نشان می‌دهد که در غیاب اعتماد بین دولت و مردم، اقتصاد می‌تواند در تعادل‌های ناکارا قفل شود، منابع به شکل ناکارا هدر رود و اصلاحات حیاتی برای اقتصاد قابل انجام نباشد یا از سوی جامعه مورد پذیرش قرار نگیرد. امیدواریم تا وضعیت از این هم بدتر نشده است قدم‌های اصلاحی برای ترمیم این اعتماد و افزایش شفافیت و پاسخ‌گویی در مورد درآمدها و هزینه‌های دولت و نهادهای شبه‌دولتی برداشته شود.»
محتوای منتخب هفته: افزایش قیمت بنزین و مخالفان آن
توضیح: دکتر حامد قدوسی کانالی در تلگرام دارد که مطالبش را آنجا منتشر می‌کند. چون دسترسی به تلگرام نیاز به قندشکن دارد، لینک بالا را از یک سایت دیگر (که یکی از مطالب کانال ایشان را نقل کرده) قرار دادم.
اما پیشنهاد مشخصم خواندن مطلب زیر از ایشان در تلگرام است (به همراه بخش دوم آن):
بنزین سهمیه‌ای همان ارز ۴۲۰۰ تومانی است! همان قدر بی‌اثر!
مطلبی شاید مرتبط:
وقتی از همایون شجریان میگویم، از چه میگویم:
«عزیزان، در این ایام که چون سیاوش در گذر از آتش هستیم نمی‌دانم چه کنیم تا حالمان کمی به شود، چنانچه مشکل مجوز نباشد سراپا در خدمتم تا بدون هیچ انتفاعی کنسرت خیابانی گسترده برای شما عزیزان اجرا کنم، شاید دلمان در کنار یکدیگر آرام گیرد.»
کپشن از این پست همایون شجریان.
چند خطی برای همایون شجریان عزیز
به احترام او که “همایون شجریان” است و نه “فرزند محمدرضا شجریان”
