عکسها و خاطره ها: کاشان شهر خوبی نیست!

جمعه‌ها روز خانواده است. روز گشت و گذار در طبیعت. روزِ دویدن‌های یگانه در فضای آزاد.

خوشحالم که در هفته‌های گذشته، معدود جمعه‌هایی را در خانه بوده‌ایم.

در یکی از همین روزهای خانواده (در مهرماه ۹۶)، سفری یک روزه به کاشان داشتیم. در لیستِ خوبی‌های تهران، همیشه از نزدیکی آن به جاذبه‌های طبیعی و گردشگری گفته‌ام. البته بماند که لیست بدیهای تهران هم بلندبالاست، اما فکر میکنم حالا که بدی‌هایش را باید تحمل کنیم، بهتر است از خوبی‌هایش هم نهایت بهره را ببریم.

سرتان را درد نیاورم. صبحِ زود راه افتادیم و حدود ۹ صبح، بساط صبحانه‌مان را در کنار آبشار نیاسر پهن کردیم. بودن در آن فضا و شنیدن صدای آبشار و تنفس در آن هوای تمیز بسی لذت‌بخش یود. بخاطر فصلِ پاییز، از شلوغی هم چندان خبری نبود.

اگر گذارتان به آنجا افتاد، خرید از عرقیات و سبزی‌های معطر را از دست ندهید. جدای از لذتی که خودمان می‌بریم و خواص بسیار این عرقیات و سبزی‌های معطر، خریدِ ما از مناطقی که به آنجا سفر میکنیم، کمکی است به گردش چرخ اقتصاد محلی.

ادامه این سفر یک‌روزه همراه با گشت و گذار در باغ فین بود. قبلا هم گفته‌ام که دیدن مسافران خارجی برایم خوشایند است. کاشان پُر بود از توریست.

یادم نیست چقدر، اما اختلاف بسیار زیادی بین قیمت بلیط ورودی به باغ برای خودمان و مهمانان خارجی‌مان وجود داشت. نمی‌دانم این پدیده در نقاط مختلف دنیا چقدر مرسوم است و احیانا چه تاثیری در بلندمدت دارد.

بگذریم.

باغ فین با آن حوض‌ها و مسیرهای آبی‌اش آنجا را برای یگانه تبدیل به بهشت کرده بود.

مقصد بعدی، خانه بروجردی‌ها بود. سرداب‌ها و آن سیستم تهویۀ طبیعی واقعا شگفت‌انگیزند و این شگفتی را در چشمان مهمانان خارجی هم میشد تماشا کرد. خوشحالی آنجا بود که علاوه بر مهمانان مسن‌تر، جمعیتِ توریست‌های جوان هم کم نبود.

در حیاط خانۀ بروجردی‌ها داشتم فکر میکردم که این خانه، چه انسان‌هایی را به خود دیده، چه انسان‌هایی در این خانه، آمده و رفته‌اند. چه در سرشان بوده؟ هر کدام دنیایی داشته‌اند برای خودشان و الان زیر خاکند. داستان عجیب و مهمی است.

آمیخنگی زندگی با طبیعت در خانه‌های قدیمی را بسیار دوست دارم. فکر میکنم آدمی که در یک شب تابستانی در آن ایوان نشسته و سرش را که بلند میکرده، ستاره‌ها و وسعت آسمان را می‌دیده، احتمالا باید خیلی متفاوت از انسانی باشد که در آپارتمان روز را شب ‌میکند و بجای ایوانی رو به حیاط، رو به تلویزیون می‌نشیند و به آسمان نگاه نمی‌کند.

در راه برگشت هم توقفی در یکی از اقامتگاه‌های بین راهی داشتیم. اقامتگاه بین‌راهی؟ اسم بسیار بی‌ربطی است. باید گفت یک مجمتع تجاری بسیار لوکس. وجود آن همه فروشگاه که برندهای معتبر را عرضه میکردند در آن نقطه از اتوبان تهران-قم برایم بسیار جالب بود. از قرار معلوم گردش مالی بسیار زیادی هم در آنجا وجود داشت.

احتمالا تا اینجای این مطلب متوجه شده‌اید که تیتری که برای این پست انتخاب کرده‌ام از باب مزاح است. اما ریشه این مزاح در مورد کاشان به آنجایی باز میگردد که بعد از این سفر، در حال گفتگو با دوستی در مورد کاشان و آن همه مکان‌های دیدنی‌اش بودیم. داشتم حسرت میخوردم که چرا وقت نبود به جاهای بیشتری سر بزنیم. ناگهان آن دوستِ اهل سفرم گفت: «اصلا کاشان و اصفهان حقِ سایر شهرهای ایران را خورده‌اند با این همه جاهای دیدنی‌شان!»

این بود که به این نتیجه رسیدیم که «کاشان شهری خوبی نیست.» 😉

فارغ از این مزاح‌ها، این دفعه به بهانه عکس‌ها و خاطره ها، بیشتر نوشتم تا بلکه شما هم تشویق شوید به سفر رفتن. سفر را دست کم نگیرید. همۀ سفرها هم قرار نیست به شمال ختم شوند.

گاهی هم بروید کاشان. و البته گاهی هم به آسمان نگاه کنید.

مطلب نسبتا مرتبط

سَبُک باید بود…

یگانه در خانه بروجردی ها

وقتی یگانه تصمیم می‌گیرد ژست بگیرد و به دوربین لبخند بزند. 🙂  – کاشان، خانه بروجردی‌ها

دیدگاه ها

  1. سینا شهبازی

    امین جان،
    داشتم مطلبت رو که با جان و دل نوشته‌ای، با جان و دل می‌خوندم ولی یهو نوشت “ببخشید مزاحم خوندنت شدم”. راستش نمی‌دونم چه پلاگینی رو نصب کردی ولی بدجوری من رو ترسوند. امیدوارم کسی دیگه همچین تجربه‌ با همچین واکنشی رو نداشته باشه 🙂
    راستی این حرف رو باید زینب می‌زد ولی حالا که چیزی نگفته، از طرف من به دوستت سلام برسون و بهش بگو:
    شیراز رو از قلم انداخته. به نظرم اگر مجبور به انتخاب بین دوتا شهر پر جاذبۀ ایران باشیم، (با اینکه آدم ایران گردی نبوده و نیستم) شیراز و اصفهان گزینه‌های مناسب‌تری باشند.

    1. نویسنده
      پست
      امین آرامش

      سیناجان
      ممنونم از لطفت و مرسی بابت فیدبکی که راجع به اون پاپ آپ دادی. این یه تسته که چندروزی دارم انجامش میدم. اگر دیدم مناسب نیست حتما برش میدارم.
      راجع به زیباییِ شیراز باهات موافقم و البته اگر به من بود “یزد” رو هم اضافه میکردم با این لیست. 😉

    1. نویسنده
      پست
      امین آرامش

      از لطفت بسیار ممنونم زینب مهربان و خوش‌قلب. 🙂
      برنامه‌هایی برای رفتن به دانشگاه‌های شهرهای دیگه دارم که امیدوارم مقدماتش فراهم بشه و بتونم اجراییش کنم.
      حتما اصفهان با دوستان خوبی مثل تو خیلی دیدنی‌تره.

    1. نویسنده
      پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *