کلمه‌ها جان دارند

«کلمه‌ها جان دارند، برشی بر آنها ایجاد کنید، خونشان جاری خواهد شد.»

رالف والدو امرسون

کلمه‌ها جان دارند. این موجودات جاندار وقتی از دهان ما خارج می‌شوند، می‌روند و در اعماقِ جان آدم‌ها رسوخ میکنند.

کلمه‌ها، خوب و بدشان جان دارند. کلمه‌ها، بعضا کارهایی می‌کنند که از توانِ یک لشگر آدم هم خارج است.

اما چه شده که ما جاندار بودن کلمه‌ها را فراموش کرده‌ایم؟ چه شده که با کلمه‌هایمان کارهایی میکنیم که نباید؟

من جوابِ این سوالها را به درستی نمی‌دانم، اما اگر قرار بود در حال حاضر، یقه یک چیز یا کس را بگیرم، یقۀ تعارفات مسخرۀ ایرانی را می‌گرفتم.

به من اگر بود برای تعارفات ایرانی اعلام جرم میکردم و شخصِ خاطی را به بستن دهان برای مدت معلوم محکوم میکردم.

کسی که جانِ کلمه‌ها را نفهمد و بی‌فکر و احساس، فقط آنها را از دهانش پرتاب کند، باید مجازات شود.

اصلا دلیل این همه دروغ را نمی‌فهمم.

نمی‌دانم این چه بلایی است که بر سرمان آمده و این همه دروغ تحویل هم می‌دهیم؟

آدمها باید چیزی را بر زبانشان جاری کنند که از قلبشان می‌جوشد.

جه معنی میدهد چیزی بر زبانمان جاری شود و چیز دیگری در ذهن داشته باشیم؟

چه دلیلی می‌توانیم برای این ‌روراست نبودن داشته باشیم؟

مگر یادمان رفته که کلمه‌ها جان دارند؟

جانداری کلمه‌ها را دریابیم، مراقب کلمه‌هایمان باشیم.

مطلب مرتبط

عادتهایی برای زندگی بهتر (۲)

دیدگاه ها

  1. محمد جواد زرین قلم

    سلام
    بنده یک فردی ۱۶ ساله پایه دهم با رشته معماری هست
    درسم هم خیلی خوبه مثل آب خوردن میمونه برام ولی
    همش تو ذهنم یه سوال پیش میاد که یه وقت نکنه هیچی نشم تو وزارت ارشاد هم بابام پارتی داره میگه درست و بخون و تا بزارم اونجا کار کنی ولی بازم استرس دارم میترسم همش فکر می کنم من یه پلشتم که آخرشم معلوم نیست چی میشم همش فکر میکنم هیچ غلطی تو این مملکت نمیتونم بکنم آخه چرا چرا ماها این جوری هستیم من رهانمایی می خوام ناموسا یکی کمکم کنه؟
    سپاس

  2. Pingback: نخواستن یا نتوانستن؟ مسأله این است... - دست نوشته های سینا شهبازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *